توضیحات
کمدی انسانی
پسر چهارده ساله ی خانواده هومر با شغل نامه رسانی که دارد تلگرافهایی را که حاوی خبر مرگ فرزندان خانواده هاست و پیامهای مرگ و زندگی عشق و امید را به سراسر شهر می رساند و هنر نویسنده فضاسازی های جالب و جذابی ست که مخاطب را وارد درد و غم شخصیتهای ان می کند.
پدر خانواده مکالی مرده و پسر بزرگ به جنگ رفته است. خانم مکالی وظیفه دارد با وجود تمام مشکلات، با مهربانی و تدبیر به هومر، پسر نوجوان و یونیسس دختر خردسالش، امید به زندگی و مفاهیم بزرگی را بیاموزد.
خانواده مکالی در شهر ایساکای کالیفرنیا زندگی می کنند. پدر این خانواده مرده است و پسر بزرگ هم به جنگ رفته، اما خانواده شرافتمندانه به زندگی ادامه می دهند.
هومر مکالی، پسر نوجوان خانواده، تلگرافچی می شود تا کمک خرجی برای خانواده باشد. آنان تلاش می کنند تا تلخی های زندگی را هرطور که شده شیرین کنند. با مهربانی، موسیقی، آواز و حتی با تکان دادن دستی برای مسافری غریب.
یونیسس، دختر خردسال خانواده است و مادر وظیفه خود میداند که به سؤال های او درباره نبودن پدر، بازگشت برادر از جنگ و زندگی جاری، توضیحاتی مناسب و درخور بدهد.
مادر خانواده همچنین خود را در برابر پسر نوجوانش هومر، مسئول میداند؛ نوجوانی که با شرایط شغلی، وجه سخت و بی رحم زندگی را می چشد، زیرا خبر مرگ سربازان را برای خانواده هایشان می برد.
در این شرایط تنها آغوش مادر جایگاه امنی برای فرزندانش است.
دیدگاهی دارید؟