توضیحات
کوه خفته
«کوه خفته» ماجرای فعال شدن احتمال آتشفشانی را روایت می کند. در این داستان برخوردهای متضادی را میبینیم که ترس و مسئولیت پذیری عدهای و همینطور بیمسئولیتی شهردار آناپلی را بیان می کند. در این ماجرا نقاشی به نام تام از سوی شهردار محکوم به تحریک مردم می شود و پس از اعتراض مردم به وضع موجود، از شهر رانده می شود؛ اما…
«تام پَد» که یک نقاش انگلیسی بود، در جزیره ی آناپلی و نزدیک ایتالیا زندگی می کرد. «هانی فِرِد»برای بارگیری و حمل گوگرد با کشتی به آنجا آمد و در همان حال کوه آمارا شروع به غُرّش کرد. همه احتمال دادند که آتشفشان خواهد شد…
… اما «پُلی»، شهردار آنجا، سرگرم انتخابات بود و می خواست بر رقیبش «بوسکو» پیروز شود. پس به کوه آتشفشان اهمیت نمی داد. صدای اعتراض مردم بلند شد و کشتی هایی برای کمک به آنجا آمدند؛ اما ناگهان کوه آرام شد و به جای غرش فقط سوت می کشید. مردم نیز به خانه هایشان برگشتند و پلی نیز به تام گفت به علت تحریک مردم باید آناپلی را ترک کند. تام که چاره ای نداشت، وسایلش را جمع کرد و در حالی که نقاشی هایش را زیر بغل داشت، برای خداحافظی نزد دکتر لئوناردی و نوهاش «سیسیلیا» رفت…
مختصری درباره نویسنده:
جان هریس (John Harris) نویسنده انگلیسی در حدود سال ۱۶۶۶ متولد شد و در دانشگاه آکسفورد تحصیل کرد. وی از نویسندگان برجسته اولین دایرهالمعارف انگلیسی و بهترین نویسنده فرهنگ لغات فنی و هنری و نیز از نخستین اعضای انجمن شاهی بود و مدتی نیابت ریاست آن انجمن را به عهده داشت. هریس در هفتم سپتامبر ۱۷۱۹ درگذشت.
دیدگاهی دارید؟