0

 

خ‍ان‍م‌ دووی‍ن‍ت‍ر


این کتاب را به کتابخانه مورد علاقه خود بیفزایید.

توضیحات

خ‍ان‍م‌ دووی‍ن‍ت‍ر

ادامه داستان ربه کا اثر جاویدان دافنه دو موریه

ندیمه‌ای جوان در مونت کارلو با مرد جوان ثروتمندی به نام ماکسیم دو وینتر که همسرش ربکا را به تازگی از دست داده است آشنا می‌شود. آندو عاشق یکدیگر شده و ازدواج می‌کنند.

ماکسیم همسرش را به عمارت باشکوه ماندرلی می‌آورد اما خدمتکاران که هنوز به همسر اول ماکسیم که به طرز مشکوکی جان داده است وفادارند، خانم دو وینتر جدید را با بی‌میلی به عنوان بانوی خانه می‌پذیرند.

اما در رآس آنان خانم دانورس، ندیمه وفادار ربکاست که بانوی زیبارویش را همچنان می‌ستاید و برخوردی سرد و ترسناک با بانوی جدید خانه دارد.

آغاز داستان: مامورین کفن و دفن، مانند زاغان شق و رق و سیاه ایستاده بودند و صف خودروها هم در کنار کوره راه منتهی به کلیسا سیاه بود و ما، ما جمع مفلوک و ناجور هم که منتظر بودیم تابوت را بلند کنند و بر دوش بگیرند و کشیش هم پاشنه ها را ورکشند، سیاه بودیم و او هم با آن ردای بلند، زاغ سیاهی بود. آنگاه زاغهای واقعی بناگاه از درختها و مزارع بلند شدند، مانند تکه های سوخته کاغذ از کپه های آتش، به هوا برخاستند و غارغارکنان بالای سرمان چرخیدند. در چنان روزی می بایست به گوشم صدایی نحس و دلگیر می نمود. اما چنین نشد، غارغارشان قلبم را به نشاط می آورد، همانگونه که شب پیش از آن، هنگام سحر ناله جغد و صدای مرغان دریایی قلبم را به نشاط آورده بود، و همزمان اشک در چشمانم جمع شده بود و بغض گلویم را فشرده بود. با خودم گفتم واقعی است. الان است. ما اینجاییم. وطن. بعد نگاهم را به بالا دوختم، تابوت را دیدم. یادم افتاد…

توضیحات تکمیلی

نویسنده

سوزان هیل

مترجم

پروانه ستاری

تعداد صفحات

394

حجم (مگ)

3.7

نوع فایل

اسکن شده

شناسنامۀ کتاب

دیدگاهی دارید؟