توضیحات
نمایشنامه
:جملاتی از کتاب
نیک: شاید که دهانی، به تبسمی بر سیاهی چیره شود
گناگ: شاید که دهانی به ناسزایی بر تباهی بیفزاید
ما سفر به نظاره ی این تکرار ملال انگیز محتوم بی سرانجام می کنیم. سفر به نظاره ی این سیر سرد سیاه بی امید بی فرجام. سفر به نظاره ی این چرخ گردنده ی ناچار
نیک: آری
گناگ: آری. ریسمان دلو را تازه می کنیم و چرخ را به چرخش مکررش می گردانیم. ای باد، از بستر آرام خویش بیرون شو! ای خاک، عصیر زندگانی را از سینه خویش برویان
دیدگاهی دارید؟