توضیحات
اسرار دریاچه بختگان
جمشید صداقتنژاد سینماگر، نویسنده قدیمی و روزنامهنگار فعالیت مداومی در چندین دهه در مجلات و نشریات مختلف داشت در زمینه فیلمنامهنویسی نیز در دهههای ۴۰ و ۵۰ فعالیت کرد و به عنوان یکی از فعالان استودیو پارس فیلم شناخته میشد. او شاگردان مطرحی را در زمینه مطبوعات و رسانه تحویل جامعه مطبوعاتی داد و تا آخرین لحظه عمر، با عشق به حرفه روزنامهنگاری و بدون این که از حمایت قابل توجهی از سوی مسئولان امر رو به رو شود، به کار خود ادامه داد.
خلاصه داستان:
جوانی که با دخترعموش قصد ازدواج داشت و عاشق هم بودن، توسط عموی پیرش پس زده میشه و دختر رو به عقد یک پیرمرد پولدار در میارن. این جوان بدبخت هم پس از مدتها خونه نشینی تصمیم میگیره برای عوض شدن حال و هواش به همراه دوست پدرش برای شکار به صحرا برن.
ماجرا در بیابانهای حوالی دریاچه بختگان رقم میخوره و اونها شاهد موجوداتی هستن که به ظاهر شبیه انسان اما دارای دم و آبشش هستن و زیر دریاچه زندگی میکردن.
بازمانده ماجرا کتاب رو مینویسه و اون رو مدفون میکنه. سالها بعد چند روستایی که سواد هم نداشتن کتاب رو پیدا میکنن و از قضای روزگار دست دو رهگذر میافته و با خوندن کتاب مشتاق میشن بفهمنن داستان واقعیه یا افسانه ست. و بعد از اینکه به محل واقعه میرن با کمال تعجب جسد و تمامی جزئیاتی که در کتاب بوده رو پیدا میکنن و وحشتزده از اون منطقه دور میشن…
دیدگاهی دارید؟