توضیحات
فروافتادگان
فروافتادگان داستان زن و شوهری است که در دهکدهای دورافتاده یک زندگی روتین را دنبال میکنند. اما شیوع یک بیماری مسری در منطقه باعث میشود تا زندگی روتین و معمولی زن و شوهر، به سمت وقایع هیجانانگیزی حرکت کند. این کتاب فقط یک داستان نیست. بلکه شمهای از فلسفه متعالی گورکی و دیدگاه او نسبت به جایگاه زنِ سرکوب شده در جامعه است. به طوری که در خلال داستان میبینیم که شخصیت زن ماجرا، از انزوا خارج شده و با تجریه یک عصیان زنانه، برای احقاق حقوق خود، قد علم میکند.
مروری بر کتاب:
تقریبا هر روز پنجشنبه پیش از نماز بعدازظهر در یک خانه کهنه و کثیف که از آن پتونیکو دکاندار بود فریادهای خشمگین زنی از پنجره زیرزمینی وارد حیاط تنگی میشد که هر نوع خردهریزی را در آنجا انبار کرده بودند و در آنجا مستراحهای چوبیای قرار داشت که از بس کهنه بود دیگر سر پا نمیایستاد. زنی با صدای گرفته ریزی فریاد کرد:
– دست نگهدار! دست نگهدار! ای مست!
صدای بم مردی جواب می داد:
– ول کن
– ولت نمی کنم، نمی گذارم! آدمکش!
– اینها چرند است! باید ول کنی!
– مرا بکش! ول نمی کنم!
– تو، مزخرف می گویی! کافر!
– آه! به ارواح اجدادم مرا کشت… آه به ارواح اجدادم!…
دیدگاهی دارید؟