توضیحات
روباتهای سپیده دم
“روباتهای سپیده دم” ادامۀ “غارهای پولادی” و “خورشید عریان” است.
مردمان اورورا، دنیایشان را سپیدهدم نامیدند و سعی کردند هر نوع ارتباط میان خود و همنوعانشان در کرهی شلوغ و آلودهی زمین را نفی کنند. حالا در اورورایی که مثل سولاریا، برای خودش آرمانشهری محسوب میشود و در آن جرم و جنایتی اتفاق نمیافتد، قتلی به وقوع پیوسته. اگرچه شاید نشود به واقع اسم آن را قتل گذاشت، چون مقتول یک روبات است. از آن جا که شرح موفقیت بیلی در کشف راز قتلی که در سولاریا اتفاق افتاده بود، زبانزد تمام جهانهای فضایی شده، این بار نیز از بیلی دعوت میشود، تا به اورورا برود و پرده از راز این ماجرا بردارد. اما این بار بیلی روی لبهی تیغ حرکت میکند. اگر شکست بخورد، نه تنها زندگی خودش و سابقهی شغلیاش از بین میرود، بلکه آیندهی زمین هم نابود میشود…
باز هم قتلی رخ داده، به عبارت دقیق تر یک ربات کُشی. باز هم کاراگاه الیاس بیلی که اینک بواسطه یک فیلمِِ بین سیاره ای (که در مورد ماجرای او در سیاره سولاریا و پرونده قتل یک سولاریایی و حل آن ساخته شده) بسیار معروف است، برای بررسی فراخوانده می شود. اما ناخواسته، مسئولیت بسیار سنگینی، به اندازه همه سیاره زمین نیز در این ماجرا به دوش او گذاشته می شود.
اگر در حل این جریان موفق نشود، به ضرر همه ساکنین زمین و بیشتر از همه خود او تمام خواهد شد و در صورت پیروزی، علاوه بر شهرت و اعتبار بیشتر، آینده زمین و فرزندانش و فرزند خود او نیز با مهاجرت به سیارات جدید، تامین خواهد بود. زمین از بند غارهای عظیم پولادی رها خواهد شد، به آفتاب سلامی دوباره خواهد داد و مانند هزار سال قبل، دل به پهنه کهکشان خواهد سپرد و سیارات جدیدِ قابل سکونت خواهد یافت و مهاجرنشینان جدید تشکیل خواهد داد و …
دیدگاهی دارید؟