توضیحات
چشمه آب حیات – جلد اول و دوم
چشمهی آب حیات از آثار شگفتانگیز حمزه سردادور؛ ماجرای سرزمینی اسرارآمیز و جاوید با گنجهای فراوان.
.
ایرج در سال ۱۳۱۸ به طور ناگهانی با همسر و فرزندش و دوست خود «بهروز» به مسافرت رفته و بعد از چند ماه با ثروت هنگفتی به تنهایی به تهران بازگشت. بلافاصله بعد از ورود به تهران به مقامات نظامی ذیربط مراجعه و با تقاضای محرمانهای همه را شگفتزده کرد.
دکتر تقاضا داشت که دولت چند هواپیمای نظامی در اختیارش بگذارد تا او شهری را که خودش به چشم دیده و تازه از آنجا برگشته است، کشف کند و تحویل دولت دهد. به زعم دکتر، این شهر بزرگ «چشمهی آب حیات» نام دارد که در مرکز ایران، در میان ریگزارهای کویر قرار گرفته است و ثروتی عظیم دارد که میتواند دولت ایران را ثروتمندترین کشور دنیا کند..
دیدگاهی دارید؟