0

 

تسمه چرمی


این کتاب را به کتابخانه مورد علاقه خود بیفزایید.

توضیحات

تسمه چرمی

از متن کتاب :
دستش را زیر چانه اش ستون کرد. نگاهش را به من دوخت و پرسید:
– میانه ات با قمار چطور است؟
گفتم:
-اگر قمار در سطح پائین باشد، بدم نمی آید دو سه ساعتی از وقتمان را
تلف کنیم.
ابروانش را درهم کشید و گفت:
– منظورت را درست نفهمیدم!
کمی به جلو خم شدم و گفتم:
-میدانی، قمار هر نوعش که باشد باید با پول جیب بازیکن بخواند، در غیر
این صورت بازی کن نمی تواند از پس آن پنجاه ودو برگ بربیاید.
گفت:
– یعنی اینکه آدم باید با پول جیبش بازی بکند.
گفتم:
– درست فهمیدی. وقتی بازیکن به پول جیبش نگاه کرد آن وقت می تواند
خودش را در گردش آن پنجاه ودو برگ یا چرخش گوی رولت که از
یک خانه به خانه دیگر می رود قرار دهد یا قاب ها را توی دستش سبک و
سنگین بکند.
– چه فلسفه جالبی.
-این اصطلاح قماربازهاست.
گفت:
– حوصله شنیدن این جور حرف ها را ندارم. بازی می کنی یا نه؟
به شوخی گفتم:
– اگر منظورت این است که دوتایی با هم بازی کنیم، من از همین حالا
میدانم که بازنده هستم.
لبانش را جمع کرد و بعد گفت:
– منظورم رفتن به سالن قمار است…

توضیحات تکمیلی

نویسنده

امیر عشیری

تعداد صفحات

243

حجم (مگ)

11.2

نوع فایل

اسکن شده

شناسنامۀ کتاب

کتابخانه فانوس

دیدگاهی دارید؟