توضیحات
نویسنده در این کتاب، ضمن بررسی و تحلیل عملکرد و تاریخچه نهضت ملی از آن با تعبیر نهضت سیاسی “لیبرال ناسیونالیسم “ایران در نیمه دوم سده بیستم میلادی یاد میکند .کتاب از یک مقدمه و پنج فصل تشکیل شده است .
در مقدمه، نویسنده روش مطالعه و نظریه مورد نظر خود را شرح میدهد .فصل اول با عنوان “دولت رانتی و جامعه مدنی :ایران از میانه قرن بیستم”، گزارشی توصیفی از دگرگونیهای اجتماعی اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جامعه ایران بین اواخر دهه ۱۹۴۰تا اواخر دهه ۱۹۷۰است .
این توصیف تلاشی است برای ترسیم دولت رانتی و رابطه آن با جامعه مدنی سریعا در حال دگرگونی .این فصل با نگاهی کوتاه به رقبای دولت رانتی به پایان میرسد .مطالب فصلهای دوم، سوم و چهارم، به ترتیب به جبهههای ملی اول، دوم و چهارم مربوط میشود که به نظرنویسنده در دورههای متفاوت، جلوههای سازمانی نهضت لیبرال ناسیونالیست بودند .هر یک از این سه فصل با تحلیلی از موفقیتها و شکستهای این جبهه همراه است که در آن به تعامل جبههها با هر دو رقیب دیگر، از جمله حکومت و عوامل بینالمللی، تکیه میشود .
عناوین این سه فصل عبارتاند از” :مصدق و جبهه ملی اول”، “جبهه ملی دوم”، “انقلاب اسلامی و اپوزیسیون لیبرال ناسیونالیسم .” فصل پنجم با عنوان “چشم اندازهای لیبرال ناسیونالیسم سکولار در ایران ” ارزیابیای از قابلیت بقای آینده نهضتهای غیر مذهبی لیبرال و ناسیونالیست در ایران است .کتاب با منابع و توضیحات نویسنده به پایان میرسد .
دیدگاهی دارید؟