توضیحات
مهر و وفا = مهر و ماه(عارف (سده ۱۰هـ))
شماره بازیابی: ۹۰۴۴
شماره مدرک کتابخانه مجلس: IR10-41406
زبان اثر: فارسی
عنوان و نام پدیدآور: مهر و وفا = مهر و ماه/ عارف (سده ۱۰هـ)
تاریخ کتابت: ، اواخر سده ۱۰و اوائل سده ۱۱هـ.
قطع: ؛ یک، ۱۴۱، یک برگ، اندازه متن: ۷/۸*۱۳/۲، ۱۲س، اندازه جلد: ۱۱/۶*۱۹/۴.
یادداشتهای کلی: تألیف این اثر در غره شوال ۹۷۶ ق پایان یافته است:
چو با کلک قضا نقاش تقدیر / رقم زد بهر این زیبنده تحریر
بعزه بود غره ماه شوال / ز هجرت نهصد و هفتاد و شش سال
چو ماه عید فرخ طالعی بود / که رخ در غره شوال بنمود (۱۴۰پ).
«رهم بنما چنان سوی طریقت / که گردد منزلم سوی حقیقت»
انجام:«بحمدالله که این فرخنده نامه / به پایان آمد از امداد خامه …»
«جهان از نوگ کلکم گشته گل زار / بلی گل بشکفد پیوسته از خار»
«محال است این که آید شعر یک دست / به گلشن گر بود گل خار هم هست»
تزئینات متن:عناوین با قلم مشکی در کتیبهها نوشته شده اما بعداً جدول مذهب و مرصعی روی آن کشیده شده و همان کلمات با قلم سفیداب تحریردار دوباره نویسی شده است.
تزئینات نسخه:دو صفحه اول تمام تذهیب مرصع و مذهب با پیشانی و کتیبه، درون کتیبه با قلم سفیداب و به خط ثلث در زمینه زرین نوشته شده: «کتاب مهر و ماه».
صفحات در حاشیه تشعیرسازی شده با نقوش گل و بوته زرین در زمینه لاجورد.
بین سطور طلااندازی دندانموشی همراه با نقوش گل و بوته.
میان مصراعها جدول لاجورد محرر مذهب، بقیه صفحات دارای جدولکشی ۱۱ لایه با خطوط زرین و لاجورد و شنگرف و زرنگار و قهوهای و نیلی و مشکی.
بین مصراعها خطوط زرین، وسط این خطوط یک صفحه در میان با طلا و نقره پر شده است.
ابتدای همه بخشها کتیبه زرین منقش مزین که درون آنها با قلم سفیداب عناوین بخشهای کتاب را نوشتهاند.
همه صفحات زرافشان.
رکابه نویسی:دارد.
نوع کاغذ:نخودی آهار مهره.
تزئینات جلد:گالینگور کرمی، قطر: ۷/۲٫
در صفحه عنوان یک رباعی به خط عیسی خان علمدار در سهشنبه ۲۳ ربیعالاول در فراه سنه ۱۵۹ق [۱۰۵۹] آمده است.
۳جزوهها ۸ برگی است.
حاشیه بالایی صفحات رطوبت دیده است.
از این منظومه نسخه دیگری به دست نیامده است.
سخن گویم به عشق یار گلچهر / ز آیین وفا شیوه و مهر (و شیوه و مهر)
کنم کاری ز طبع سحر پرداز / که تا باشد جهان گویند از آن باز …
بیار عارف بل از هر گفتگو بند / سخن کوتاه کن این گفت و گو چند
صلای گفتگوی عاشقی ده / که از هر گفت و گو این گفت و گو به
با این همه از بی خریداری شعرش شکوه میکند (۲۳پ) و از قصد خود برای سفر به هند میگوید: (در بخش «تعریف سخن که معیار عیار انسان است و فرق فِرَق انسانی بدان»، برگ ۲۰ر)
مرا شد زن سخن گفتن فراموش / که حیوان را نباشد بر سخن گوش
از این معنی به هند است اشتیاقم / که بس دلگیر از ملک عراقم
کسان قابل و مقبول و زیرک / همه رفتند سوی هند یک یک
به هندستان کشد زان رو دل من / که آدم را بود در هند مسکن
فرستادم دل بی پا و سر را / کشد سوی پدر خاطر پسر را
دل خود بیشتر کردم روانه / که تا آیم پی دل بیلانه (؟)
به طاووسان هندم میکشد دل / منم طوطی مرا هندست منزل …
به دیده خاک راه هند چینم / که از آدم نشان در هند بینم (۲۲پ- ۲۳ر)
از برگ ۱۳۴پ تا پایان خاتمه کتاب است در مدح نواب جهانبانی گیتی ستانی ابوالفتح سلطان ابراهیم میرزا الصفوی الحسینی (۱۳۴پ) و در نصیحت فرزند دلبندم اسمعیل ابقاه الله تعالی الملک الخلیل (۱۳۶ر). ظاهراً مقارن با پایان یافتن منظومه پسرش میمیرد و او به آخر کتاب مرثیهای در سوک او میافزاید (۱۳۹پ).
عناوین کتاب به ترتیب چنین است:
– طراز نامه نامی مطرز به نام لازم الاکرام واجب الوجودی است که مهر سپهر در هوای وفای او ذرهایست سرگردان و سپهر خورشید مهر در آیات کمالش با هزاران بنده حیران.
– مناجات در استدعای آن که ایزد تالی سوادزدگان سلسله … .
– نعت شهسواری که میان نه آسمان جولانگاه براق برق آسای اوست و اوج بلند او ادنی پا زیر پای عمرش سمای اوست.
– صفت شب معراج که مشک چنین نمونهای است از رنگ و بوی آن و عروج آن شهباز بلند پرواز.
– در منقبت امیرالمؤمنین و امام المتقین سرور غالب علی ابن ابی طالب علیه السلام الی قیام.
– درمدیح حضرات ائمه اثنی عشر سلام الله علیهم الی یوم المحشر.
– در مدیح شاه دین پناه که فرق سران خاک آستان رفیع الملکان اوست رسوم سلطنت و جهانبانی.
– صفت عشق که مراد از هستی جهان اوست بلکه سرمستی کون و مکان ازوست.
– تعریف سخن که معیار عیار انسان است و فرق فرق انسانی بدان.
– سبب نظم این کتاب والا خطاب که هر سطری فصل الخطابیست بلکه هر سطری کتابی.
– آغاز این داستان غم اندوز و ابتداء این حکایت جگر سوز.
– صفت شب تار ظلمت آثار و خواب دیدن وفا مهر را و عاشق شدن به آن ماه خورشید رخسار.
– اضطراب نمودن شاهزاده از دیدن خواب و آشکارا شدن دود نهان آن بیتاب.
– ذکر واقف شدن مادر از حال زار پسر و رسانیدن این خبر به پدر.
– در مذمت زنان و محترز بودن از صحبت ایشان.
– صفت پیری که خزان بهار جوانیست و ایام ضعف و نابودی.
– مهیا ساختن شاه ایام اسباب سفر شاهزاده دلداده را و روان فرمودن به جانب شام.
– بزم آراستن شاهزاده وفا بر یاد مهر ماه سیما و متوجه به جانب شام شدن.
– در تعریف بیابان بیپایان و صفت گرما.
– صفت قلعه راهزنان و مسخر شدن به دست شاهزاده جهان.
– گذشتن شاهزاده از قلعه و رسیدن به دریا.
– رسیدن شاهزاده به جزیره و تمتع گرفتن از دریا.
– رسیدن شاهزاده وفا به مملکت شام و عاشق گشتن مهر خورشید مهر بدان خسرو عالی مقام.
– زاری نمودن مهر ماه سیما در مفارقت شاهزاده وفا.
– مناجات کردن مهر در طلب یار گلچهر.
– اضطراب نمودن شاهزاده افکار در هجر مهر خورشید رخسار.
– مناجات کردن شاهزاده خونین جگر در فراق مهر خورشید منظر.
– ظاهر ساختن مهر گلچهر حال خود را به دایه و واقف شدن دایه از راز آن ماه خورشید پایه.
– در آستانه رسیدن شاهزاده به حرم مهر و آگاهی یافتن از حال آن سرو گلچهر.
– نامه نوشتن عاشق زار به معشوق خورشید رخسار.
– رسیدن نامه وفا به مهر و جواب فرستادن و وعده وصال به باغ دادن.
– به باغ رفتن عاشق زار و معشوق مهر دیدار و تعریف گلهای باغ در شب تار.
– صفت سراپای مهر گلچهر که گلی بود از گلستان خوبی و سروری بود از سرابستان محبوبی.
– ذکر ملاقات مهر و وفا با یکدیگر و صفت مواصلت آن دو خورشید منظر.
– آمدن قیصر روم به محاربه خسرو شام و گرفتار شدن قیصر به دست شاهزاده نصرت فرجام.
– واقف شدن شاهزاده عالی تبار و طلب مواصلت نمودن از آن ماه مهر رخسار و امتناع مهر از خسرو شیرین گفتار.
– داستان رنجه شدن شاهزاده وفا از مهرگلچهر و شکوه نمودن او به دارا از بیوفایی و سرکشی.
– صفت خوبی و مجنونی دلارا و مایل گشتن شاهزاده وفا به صحبت آن ماه عالم آرا.
– داستان گرم شدن چشم شاهزاده وفا بر آفتاب رخسار دلارا.
– صفت دیوانه گشتن شاهزاده وفا و سر نهادن از سودای مهر مجنونوار به کوه و صحرا.
– آگاه شدن مهر از حال شاهزاده با دلارا و نامه نوشتن آن ماه گیتی آرا.
– جواب نامه مهر از جانب وفا و پشیمان شدن از مهر.
– تعریف بهار عنبر نسیم و صفت گلهای عنبر شمیم.
– عقد بستن کامران مهر را به شاهزاده علی نسب و در کامرانی آن خسرو شیرین لب.
– تعریف شب عروسی و بزم طرب آن اختر برج سعادت در آن شب.
– ذکر آراستن مشاطه آن ماه اوج خوبی و آن مهر سپهر محبوبی.
– اضطراب شاهزاده وفا در هجر مهر عالم آرا و رسیدن مژده وصل در بن … .
– ذکر زمستان و شدن وی و صفت صعوبت وی.
– مجلس آراستن شاهزاده بلند اختر به یاد مهر خورشید منظر.
– ذکر معاشرت و صفت مباشرت.
– صفت خزان و پریشانی بوستان از آن.
– ذکر بیماری شاهزاده وفا و وفات آن خسرو مهر سیما.
– عزا داشتن مهر عالم افروز به مرگ شاهزاده سیهروز.
– عزا داشتن مهر عالم افروز به مرگ شاهزاده سیهروز.
– مدح نواب جهانبانی گیتی ستانی ابوالفتح سلطان ابراهیم میرزا الصفوی الحسینی.
– در نصیحت فرزند دلبندم اسمعیل ابقاه الله تعالی الملک الجلیل.
– در خاتمت کتاب گوید.
آغاز، آغازه، انجام، انجامه: آغاز:«الهی از طریقت واقفم ساز / به اسرار حقیقت عارفم ساز»
یادداشتهای مربوط به مشخصات ظاهری اثر: نوع خط:نستعلیق.
یادداشتهای مربوط به نسخه موجود: ۱یک برگ از آغاز و پایان نسخه سفید و نانوشته است.
مشخصات اثر:
یادداشتهای تملک:
شکل و سجع مهر:
متن یادداشت:
نسخه از جعفر سلطان القرایی در آذر ۱۳۴۸ش خریداری شده است.
در صفحه عنوان تملک مصطفی بن میر محمد آمده است.
در صفحه عنوان مهر بیضوی حک شده، که پاک شده است به همراه ابیات پراکنده دیگری به فارسی.
دارای مهر کتابخانه جعفر سلطان القرایی.
یادداشت عملیات: یک یا دو برگ از پایان نسخه افتادگی دارد.
یادداشتهای مربوط به نمایه ها، چکیده ها و منابع اثر: ماخذ فهرست: جلد ۲/ ۲۹، صفحه ۶۶۱- ۶۶۴٫
یادداشتهای مربوط به خلاصه یا چکیده: داستان دلدادگی وفا و مهر که در پایان مهر بر اثر بیماری جان میسپارد. این منظومه به تقلید از نظامی سروده شده و همانند او مقدمه مفصلی در مناجات پروردگار و حمد او و نعت پیامبر (ص) و صفت شب معراج و منقبت امیرالمؤمنین (ع) و مدیح حضرات ائمه اثنی عشر (ع) و صفت عشق و تعریف سخن دارد. پس از آن مدحیه شاه طهماسب صفوی (۹۳۰- ۹۸۴ق) است که کتاب به او تقدیم شده:ز جان شاه جهان را پی روی کن / گدای شاه باش و خسروی کنشهنشاهی که عالم را پناه است / شهنشاه جهان طهماسب شاه استسپس در سبب نظم کتاب میسراید: (۲۳پ- ۲۴ر)
عنوانهای گونه گون دیگر: مهر و ماه
موضوع (اسم عام یا عبارت اسمی عام): ادبیات
تاریخ: ۲۰۱۵۰۷۰۵
محل و شماره بازیابی: ۱۷۹۱۲۹
دیدگاهی دارید؟