توضیحات
داستان درباره سگی است با نام “باک” که در خانهی “قاضی میلر”، زندگی میکند و یکهتاز میدان است. اما در پاییز ۱۸۹۴ وقتی رگههای زرخیز “کلاندایک”، کشف میشود و افرادی از چهارگوشهی جهان به سوی سرزمینهای یخ بتوان آلاسکا به راه میافتند، باک به آنها فروخته میشود و به شمال برده میشود.
در آنجا محروم از نوازش و التفات، در دل سرزمینی وحشی، وادار میشود شلاق بخورد و سورتمهی پستی فرماندار کانادایی را بکشد. هنگامی که او با همهی دستهی سگان، به جویندگان طلا تحویل داده میشود، زندگی او از این هم غمانگیزتر میشود…
دیدگاهی دارید؟