توضیحات
گاهی کسی را در زندگی ملاقات میکنیم و هیچ خبر نداریم بار دیگری در کار نیست. گاهی به مکانی میرویم و نمیدانیم این آخرین بار است که به آن جا رفتهایم. گاهی کاری را انجام میدهیم؛ غافل از این که زندگی دیگر فرصت تکرار آن را به ما نخواهد داد. ایچیگو ایچییه یعنی آگاه بودن به همین «آخرین» ها، یعنی قدر دانستن لحظههایی که قرار نیست دوباره پیش بیایند. یعنی ادراک این جمله که ما تنها یک بار زندگی میکنیم. واقعیت قطعی جهان این است که هیچ لحظهای از زندگی نمیتواند تکرار شود. اگر شما و فردی در یک مکان با هم دیداری داشته باشید، هرگز نمیتوانید آن دیدار را دوباره رقم بزنید. حتی اگر درست در همان نقطه از جهان دوباره یکدیگر را ملاقات کنید. آن دیدار دیگر سطری از تاریخ زندگی شما شده و هرگز تکرار نخواهد شد.
اصطلاح ایچیگو ایچییه اغلب در ژاپن هنگام احوالپرسی یا خداحافظی استفاده میشود تا به طرف مقابل بگوییم ملاقات با او برایمان منحصربهفرد و خاص است. با ریشهیابی این عبارت به اندیشههای بودیسم و ذن و گفتههای یک استاد قرن شانزدهمی در مراسم آئینی چای در ژاپن میرسیم. مراسمی که تشریفات پیچیدهی آن ما را وادار میکند تا تنها و تنها بر لحظهی حال تمرکز کنیم.
فرانسس میرالس و هکتور گارسیا در کتاب ایچیگو ایچییه (The Book of Ichigo Ichie) به شما میآموزند که:
– قدردان زیباییهای زودگذر باشید. مانند ژاپنیها هر ماه آوریل با آمدن شکوفههای گیلاس به مدت دو هفته جشن میگیرند، زیرا میدانند که باید برای دوباره دیدن آنها باید یک سال تمام منتظر بمانند. -یا چنان که فروغ فرخزاد در سطری از شعر تولدی دیگر به زوال زیبای گلها در گلدان اشاره میکند که بهانههای سادهی خوشبختی او هستند.
دیدگاهی دارید؟