توضیحات
بعد زلزله
کتاب صوتی بعد زلزله نوشته مشهورترین نویسنده ژاپنی هاروکی موراکامی، مجموعهای از شش داستان کوتاه است که متأثر از زلزله شهر کوبه در ژاپن نوشته شده و خشونت پنهان در لایههای مختلف جامعه مدرن این کشور را به تصویر میکشد.
درباره کتاب صوتی بعد زلزله:
در ژانویه سال ۱۹۹۵ در شهر کوبه ژاپن زلزله وحشتناکی به وقوع پیوست که خسارات جانی و مالی سهمگینی بر جای گذاشت. هاروکی موراکامی نویسنده مشهور و برجسته ژاپنی، پنج سال بعد از وقوع این حادثه، شش داستان کوتاه در مورد شش شخصیت گوناگون مینویسد. هنگام وقوع زلزله کوبه موراکامی در این شهر نبود. با این وجود چندین سال از دوران نوجوانیاش را در این شهر سپری کرده بود. همچون خود نویسنده، هیچ کدام از شخصیتهای این کتاب در زمان وقوع زلزله در آن شهر نبودهاند، با این حال تمامی آنها به گونهای با این واقعه ارتباط دارند و در حقیقت سایه زلزله بر زندگی آنان نیز میافتد. به طوری که آنها را مجبور میکند تا زندگی عادی و روزمرهشان را رها کنند، حباب امنشان را در هم بریزند و به استقبال ماجراهای جدیدی بروند.
رابطه میان شخصیتها و داستانهای کتاب بعد زلزله (After the Quake) را میتوان همچون رشتهای نامرئی و باریک در نظر گرفت که تا به طور کامل خوانده یا شنیده نشوند، پیدا کردن ارتباطشان دشوار خواهد بود. رابطه میان شخصیتها و داستانها به گونهای است که حتی به اعتقاد برخی از منتقدان آمریکایی این شش داستان در کنار یکدیگر بیشتر به رمان شباهت دارند تا داستانی کوتاه.
هر یک از این شش داستان روایت و قصهای جداگانه دارند، با این وجود ارتباط بسیار باریکی میانشان وجود دارد. داستان «اتویی در چشمانداز» به روایت زندگی کایوسکی و جونکو میپردازد که در یک ساحل آرام و بدون تنش آتشی روشن میکنند. صحبتها و توصیف احوالاتشان سوژه اصلی این داستان است. «تایلند» قصه نفرت و کینه عمیق زنی به نام ساتسوکی از مردی است که او را از داشتن بچه محروم کرده. «ابرقورباغه توکیو را نجات میدهد» قصه مردی به نام کاتاگیری را روایت میکند که یک روز وقتی وارد آپارتمانش میشود قورباغه بسیار بزرگی را در انتظار خود میبیند. قورباغه به مرد میگوید برای مأموریتی وارد این شهر شده و باید شهر توکیو را از وجود کرم عظیمالجثهای که در زیر زمین قرار دارد و میتواند باعث زلزلهای شدید شود، پاک کند.
در داستان «شیرینیعسلی» با قصه سه دوست دوران دانشگاه به نامهای سایوکو، تاکاتسوکی و جونپی مواجه میشوید که اکنون دو نفرشان با یکدیگر ازدواج کردهاند و صاحب بچه شدهاند. «بشقابپرنده در کوشیرو» قصه مردی به اسم کومورا را به نمایش میگذارد که همسرش سکوتی آزاردهنده و طولانی را در پیش گرفته است و یک روز ناگهان غیب میشود. در داستان آخر «همه بچههای خدا حق دارند برقصند» نیز ماجرای پسر جوانی به اسم یوشیا روایت میگردد که در کنار مادرش زندگی میکند و دغدغه رفتن و ماندن را دارد.
موراکامی به قدری ساده و روان این کتاب را به رشته تحریر درآورد که تنها او میتوانست از عهده خلق چنین قصههای جذابی بربیاید. هاروکی موراکامی در خلق مضامین و سوژههای تازه خارقالعاده است. او به عادیترین و سادهترین مسائل به گونهای مینگرد که گویی از عجایب پدیدههای جهان به شمار میروند و به قدری در داستاننویسی مهارت دارد که قادر است همین مسائل پیشپاافتاده و معمولی را به صورتی بنویسد که هر شخصی را مجذوب خود کند. آثار او ترکیبی از خیال و واقعیت است، سرنوشت شخصیتهای داستانهایش به دست خودش رقم میخورد. در نوشتههایش اتفاقات عجیب و غربی رخ نمیدهد و تنها همان رخدادهایی است که احتمالاً در اطراف بسیاری از ما نیز روی میدهد.
در این مجموعه داستان همچون دیگر آثار نویسنده، سرگشتگی و تنهایی انسان امروزی از درونمایههای مهم محسوب میشود. درد و فراموشی به همراه این سرگشتگی تلفیقی آزاردهنده و تلخ میسازد که به جان آدمی زهر مینشاند. شخصیتهای این کتاب بسیار قابل باور و قابل لمس هستند. مکالمات بین شخصیتها بدون ذرهای اغراق و به طور طبیعی و عادی نوشته شدهاند. قهرمانانش آدمهای خاص و فوقالعاده نیستند و شما میتوانید نمونه آنانها را در اطراف خود ببینید.
نکتهای که موجب میشود کتابهای موراکامی را پس از دست گرفتن به این زودیها زمین نگذارید توانایی منحصربهفرد او در شخصیتپردازی و فضاسازیهای قدرتمند است. او از معمولیترین و درستترین واژهها برای خلق داستانهایش بهره میگیرد و به قدری ساده و روان مینویسد که به محض شروع، وارد داستان میشوید.
دیدگاهی دارید؟