توضیحات
تاریخ شروان و دربند ترجمهای است از اثر خاورشناس روسی فدورویچ مینورسکی که به اهتمام آقای محسن خادم صورت گرفته است.
اثر مینورسکی بر پایه جامع الدول (صحایف الاخبار)، کتاب مورخ ترک احمد بن لطف الله ، ملقب به منجم باشی انجام گرفته است.
جامع الدول که تاریخ سلسلههای سلاطین و امرای عالم اسلامی است که از کتب مهم دیگری تلفیق و ترکیب شده است که بعضی از آنها اکنون در دست نیست و از آن جمله است، متن عربی تاریخ دربند و شروان که در سال ۵۰۰ هجری تالیف شده است و مینورسکی همین فصلهای مربوط به خاندانهای شروان و دربند را از این کتاب ترجمه کرده است.
تاریخ شروان و دربند شرحی است بر تحولات پرفراز و نشیب دربند ، در فترت میان تسلط اعراب و هجوم اقوام ترک زبان، در فاصله قرنهای دوم تا پنجم هجری که در طی این زمان حکمرانان عرب تبار شروان ( اعراب شیبانی ) در خدمت خلفا ، به قدرت رسیده بودند، به تدریج از بغداد جدا شده و عنوان ایرانی قدیم شروانشاه را اختیار نمودند.
منورسکی در صفحه ۲۲۵ میآورد «خالدها و نیریدهای پیشین نامهای ایرانی انوشیروان ، منوچهر و قباد و امثال آن را بر خود نهادند.» و در این بازیابی هویت راستین خود تا بدان جا پیش رفتند که در یک مقطع زمانی دربارشان مرکز فرهنگ ایرانی شد و شاعرانی؛ چون نظامی، خاقانی، شاعر و منجمی چون فلکی شروانی را جذب کرد.
از نظر جغرافیایی باب الابواب دربند، حد فاصل باریک و مبهمی که منتهی الیه شرق جبال قفقاز را به دریای مازندران منتقل میسازد و از دیرباز بر سر راه پیشروی اقوام مهاجر استپهای شمال به سرزمین ایران ، در ید اقتدار امرای کرملین قرار داشته است و یکی از نادر ادوار مسدود و محفوظ بودنش را میگذراند.
به همین جهت انتشار تاریخ شروان و دربند، به روشن ساختن بخشی از تاریخ قفقاز کمک شایانی میکند. تذکر این مطلب لازم است که الباب عربی است که در فارسی دربند و در ترکی دمیرقاپی میآید و نباید اینها را با هم اشتباه نمود.
توضیح این مطلب در پایان این معرفی ضروری است که تاریخ الباب و شروان، شرح حکومت امرای نیریدیه در شروان و بنی هاشم در دربند است.
نیریدیه شروان که به شروان شاهان معروف شدهاند، از اولاد یزید بن مزید بن زائده شیبانی برادرزاده مزید بن زائده شیبانی معروف هستند که در زمان هارون الرشید به حکومت شروان منصوب شده بود و اولاد او در طی چهار قرن بر این منطقه حکومت کردند. ینورسکی در پیش گفتار که تاریخ مارس ۱۹۵۸ میلادی خورده است، به معرفی کتاب شکر از همکاران خود میپردازد.
دیدگاهی دارید؟