توضیحات
غلامحسین ساعدی در نمایشنامه جانشین به وضعیت اجتماعی آن دوره توجه داشته و با سبک و نثر خاص خودش به توصیف آن پرداخته است.
در نمایشنامه جانشین، سه شخصیت با نامهای «مرد اول»، «مرد دوم» و «مرد سوم» دارد که در ابتدای نمایشنامه جلوی در نیمهباز تاریکخانهای ایستاده و دور خود میچرخند و میخندند: «مرد اول، مرد دوم و مرد سوم جلوی در نیمهباز تاریکخانه ایستادهاند و به شدت میخندند، در خود میپیچند و دور خود میچرخند.
از شدت خنده نفسشان بند میآید، آرام میگیرند، نفس تازه میکنند، شلیک خنده دیگری راه میافتد. به شانه همدیگر میزنند، همدیگر را هل میدهند، میخندند و دوباره میخندند.
مرد اول خندههای عصبی دارد، روی زمین میغلتد و پاهایش را در هوا تکان میدهد و بلند میشود. لحظهای آرام میگیرند، هر سهنفر از سهجهت به در تاریکخانه نزدیک میشوند و میایستند. هرکدام حالت بهخصوصی گرفتهاند، قیافهها بهتدریج جدی و جدیتر میشود. مرد اول یک مرتبه فریاد میزند.»
دیدگاهی دارید؟