توضیحات
دزیره
کتاب صوتی دزیره نوشته آن ماری سلینکو، عاشقانهای است معروف از دل تاریخ؛ یکی از ده رمان برتر دنیا که زندگی دزیره کلاری، همسر پادشاه سوئد و نروژ و شخصیتهای هم عصر او و وضع انقلاب فرانسه را به تصویر میکشد.
رمان دزیره (desiree) داستان زندگی دختری فرانسوی تا رسیدن به مقام ملکهی سوئد را روایت میکند. رمانی که از زبان خود برناردین اوژنی دزیره و به صورت خاطرههایی از ۱۳ سالگی این دختر بیان میشود و برگرفته از وقایع و رویدادهای نیمه دوم قرن هجدهم و عصر ناپلئون است. دزیره کلاری ملقب به دزیدریا، ملکه سوئد و نروژ، دختر آقای فرانسیس کلاری تاجر ابریشم و اهل مارسی بود که در ۸ نوامبر سال ۱۷۷۷ میلادی در مارسی فرانسه به دنیا آمد. پس از آشنایی دزیره با ژوزف بناپارت برادر ناپلئون بناپارت و ازدواج ژوزف با ژولی، خواهر دزیره، دزیره دل به عشق ناپلئون میسپارد. افسر جوانی که به او وعدهی ازدواج داده، افسری که بعدها همان ناپلئون بناپارت نامدار میشود. مدتی بعد دزیره با ناپلئون بناپارت نامزد شد، اما دو سال بعد ناپلئون نامزدی خود را با او به هم زد و با ژوزفین دوبوهارنه که زنی بیوه و دارای موقعیت و روابط اجتماعی بالایی در آن زمان بود ازدواج کرد. هنگامی که دزیره از این موضوع اطلاع یافت به ناپلئون نوشت که: «تو زندگی مرا به سوی بدبختی سوق دادی و من هنوز ناتوان از فراموش کردن توام.» اما بعد از این شکست عشقی زندگی دزیره دستخوش تغییرات بسیاری میشود.
بعد از این اتفاق او همراه با خواهرش به ایتالیا رفت. زمانی که به فرانسه برگشت با ژنرال ژان باتیست برنادوت آشنا شد و با او ازدواج کرد و مدتی بعد صاحب پسری به نام اسکار شد. ژنرال برنادوت فردی بود مدیر، با تجربه و کار آزموده، او جنگهای پیروزمندانه و افتخارآمیزی انجام داد و به خاطر خوشنامی خود از طرف مجلس ملی سوئد به ولایت عهدی آن کشور برگزیده شد و سپس رسما پادشاه آن کشور گردید. دزیره نیز چندین سال بعد تاجگذاری کرد و ملکه کشور سوئد گردید. علاقهی ناپلئون به دزیره آنقدر شدید بود که زمانی که در حال آمادهسازی ارتش خود برای شروع جنگ بود، دزیره در ملاقاتی توانست او را متقاعد کتد تا از جنگ دست بردارد و تسلیم شود. دزیره شوهرش را در سال ۱۸۴۴ از دست داد و بیوه شد و پسرش اسکار جانشین پدر گردید. او بعد از فوت شوهرش چندین بار سعی کرد که از مقام خود استعفا دهد تا به نزد خانواده خود که سالها بود در ایالت لوئیزیانای آمریکا میزیستند برود. اما ملت سوئد اجازه این کار را به او ندادند. سرانجام او یک سال پس از مرگ تنها فرزندش اسکار که بعد از پدرش به عنوان اسکار اول بر تخت نشسته بود، در سال ۱۸۶۰ در سن ۸۳ سالگی، بعد از بازدید از اپرا در قصر استکهلم دار فانی را وداع گفت و پیکرش را در کنار مزار همسرش در کلیسای لوتران به خاک سپردند.
دیدگاهی دارید؟