0

 

رویای واریا

توضیحات

عروسی پسر بزرگترین تاجر ابریشم… ” خبری در روزنامه های مهم سراسر انگلیس. یان بلیک ول پسر خشن و خوش تیپ ادوارد با یک ازدواج سوری با سکرتر شرکت پدرش “واریا مینفیلد” برای عقد بزرگترین قرارداد شرکتش که از میان برداشتن رقبای دیرینه ی خود میباشد ، همراه واریا عازم فرانسه می شود.

واریا در ازای گرفتن مبلغی حاضر به ایفای نقش همسر یان میشود و بعد از کلی تغییر در تیپ و قیافه درحالیکه تبدیل به پرنسس زیبایی شده تمام توجهات محفل اشرافی شهر لیون را متوجه خود میکند درحالیکه یان بسیار خونسرد و گاهی خشن با او برخورد می کند و عملاً او را نادیده میگیرد تا اینکه پییر دون ژوان معروف فرانسوی سر راه واریا قرار می گیرد و سعی در جلب توجه واریا دارد و از طرف دیگر مدل مشهور انگلیسی لارین که بسیار زیبا و خطرناک میباشد و دوست صمیمی یان است سعی در از میدان بدر کردن واریا دارد ، تا اینکه…

ابتدای داستان:
واریا در حالیکه سگ سفید کوچکش با شور و شوق فراوان جست و خیز می کرد به او گفت:بیا فلاف باید عجله کنیم!بستن قلاده به گردن او کار مشکلی بود .بلاخره ،موفق شد و به سرعت از میان راه باریک بین ردیف قفسها گذشته،به خیابان پررفت و امد رسید .به نظر می رسید تا تقاطع کنزکینگتون و رسیدن به پارک تنها چند دقیقه راه بود .ولی واریا عصبانی به نظر می رسید چون هر تاخیری یعنی دیر رسیدن او به محل کارش .

او نمی دانست که این مرتبه چرا ۷ صبح بیدار شده بود؟ چطور خواب مانده بود زیرا معمولا او قبل از صدای زنگ ساعت در ساعت ۵ بیدار میشد. امروز صبح همه چیز غلط از اب درامده بود .او خواب مانده بود چون ساعت طبق معمول کار نکرده بود تا با صدای زنگش او را بیدار کند .پیش امدن همه این این اتفاقات به دنبال هم این حس را به او داده بود که زمان مثل یک قطار سریع السیر به سرعت عبور می کند و در حال مسابقه دادن است .

به هر طریق انها به پارک رسیدند و او همراه فلاف سعی می کرد پابه پای صاحبش جست و خیز کنان بدود ،میدوید.واریا تصمیم گرفت قلاده او را ازاد بگذارد تا سگ بتواند آزادانه شیطنت های روزانه اش را انجام دهد.

توضیحات تکمیلی

نویسنده

باربارا کارتلند

مترجم

میترا فخارها

حجم (مگ)

1

نوع فایل

اسکن شده

شناسنامۀ کتاب

تعداد صفحات

214

دیدگاهی دارید؟