توضیحات
در کتاب کلیله و دمنه قوتی در بیان مقاصد و قدرتی در ادای معانی هست که در کتب دیگر نیست.
انواعی از صنایع لفظی و معنوی کلام در آن دیده می شود، ولیکن اهتمام نویسنده مصروف آوردن صنایع نشده است و بقاعده«سخن را چون بسیار آرایش می کنند مقصود فراموش می شود» بحداقل آرایش اکتفا کرده است، و صنایع چنان طبیعی افتاده است که خواننده غالبا متوجه آن نمی گردد، و اگر در انشای او الفاظی تازی دیده می شود که در زبان ما در زمان ما کمتر جاری است…
دیدگاهی دارید؟