توضیحات
«عروس آخر (زندگی فرح پهلوی)» اثری از بهمن هدایتی (-۱۳۵۹) از مجموعه دانستنیهای انقلاب اسلامی برای جوانان به همت مرکز اسناد انقلاب اسلامی است.
در این کتاب با سرگذشت فرح پهلوی (دیبا) از کودکی تا زندگی او پس از مرگ شاه آشنا خواهید شد: محمدرضا در کابین خلبان هواپیمایی بود که بر فراز کوههای البرز، اوج میگرفت و دخترک هیجانزدهای در کنار او نشسته بود که مرتب عرقش را از روی صورتش پاک میکرد و با ترسی آمیخته با احترام و جملات بریده بریده به سؤالات شاه پاسخ میگفت، شاه نیز به طور مداوم او را برانداز میکرد.
شاه قطعاً پروندهی محرمانهی این دخترک دانشجو را خوانده بود و میدانست همین دخترک لاغر که اکنون در کنارش نشسته، زمانی در تظاهرات دانشجویان ایرانی مقیم فرانسه علیه سلطنت شرکت داشته و بارها در کافههای پاریس همراه همکلاسیهای چپیاش، با آرزوی مرگ دیکتاتور کشورش! ـ یعنی محمدرضا پهلوی ـ گیلاسش را سر کشیده بود! محمدرضا نسبت به گرایشهای چپ بسیار بدبین و حساس بود و این حساسیت بیدلیل نبود، زیرا اساساً رژیم پهلوی وابسته به بلوک غرب یعنی آمریکا و جهان سرمایهداری بود و از این جهت در تقابل و تضاد با بلوک شرق و کشورهای کمونیستی (مثل اتحاد جماهیر شوروی) قرار میگرفت. در این میان، گروههای چپ به عنوان نیروهای تشکیلاتی وابسته به شوروی از مهمترین دشمنان رژیم شاه نشان داده میشدند.
همچنین دست داشتند عوامل چپگرا در طرح ترور شاه (در دانشگاه تهران) بر نفرت شاه از نیروهای چپ میافزود.
از سوی دیگر خاطرهی تبلیغات و فحاشی شدید عوامل و مطبوعات وابسته به گروههای چپ علیه شاه و دربار، به خصوص در دوران سهسالهی دولت مصدق، از جمله عواملی بود که باعث بدبینی شاه نسبت به نیروهای چپ گردید، اما با توجه به تمام این شرایط، یکی از دانشجویان چپگرا به عنوان همسر سوم شاه برگزیده شد.
شاه از تمایلات، عقاید و پروندهی محرمانهی فرح در سفارت ایران در پاریس و حتی بخش دانشجویی ساواک اطلاع داشته است و جالب آنکه سوابق مخالفت با نظام پهلوی در پروندهی فرح چنان آشکار و جدّی بود که باعث شده بود تا نامش در لیست سیاه ساواک قرار داده شود و این مسئله، در آینده مشکلاتی را برای فرح به وجود آورد.
دیدگاهی دارید؟