توضیحات
فرهنگ اصطلاحات فقه اسلامی (در باب معاملات)
فرهنگ اصطلاحات فقه اسلامى، تألیف محسن جابرى عربلو از اولین فرهنگنامههاى فقهى به زبان فارسى است. کتاب، مشتمل بر راهنماى اصطلاحات و یک مقدمه است. پس از آن اصطلاحات فقهى به ترتیب حروف الفبا شرح شده است. ابتدا معناى لغوى و اصطلاحى ذکر گردیده و درصورتىکه اختلافى در آراء امامیه و اهل سنت وجود داشته جداگانه ذکر شده است.
کتاب با حمد و ستایش خداوند که بشر را خلق و براى رستگارى او احکام و دستوراتى جامع را در کتاب آسمانى و احادیث خاتم پیغمبران و اوصیاى گرامىاش مقرر و و او را به تفقه در دین و استنباط احکام از آن منابع امر فرموده، آغاز شده است.
در مقدمه، به بیان معناى «لغت» و «اصطلاح» و تفاوت این دو، با ذکر مثالهایى پرداخته شده است. به اعتقاد نویسنده، اصطلاح در هر علم بهمنزله کلید حل معماى آن فن بشمار مىرود و اگر مبتدى در یک علم از آن بىخبر باشد و آن را نداند، پیشرفت و موفقیتى در آن زمینه نخواهد داشت.
نویسنده ابتدا متذکر مىشود که در این کتاب مانند فرهنگهاى فارسى، کلمات و اصطلاحات به ترتیب حروف تهجى ترجمه و تفسیر شده است و براى پیدا کردن یک اصطلاح باید حروف اول آن را مورد توجه قرار داد. در ذیل اصطلاحات، مشتقات آنها و گاهى کلماتى که مرادف با آنها هستند، بهطور مشروح بیان شده است و سپس در سلسله مراتب اصطلاحات و ترتیب لغات، آنها مجدداً بهطور خلاصه ذکر گردیده و بدون شرح و تفصیل، به اصطلاحات یادشده ارجاع شده است تا تکرار لازم نیاید؛ مانند: «معیر» و «مستعیر» که به «عاریه» ارجاع داده شدهاند.
یادآورى این مطلب لازم است که فرهنگ اصطلاحات، یک کتاب لغت است و کتاب لغت هم مقتضیاتى دارد و باید ماهیت مخصوص خود را دارا باشد. نویسنده، با توجه به اینکه ذکر مباحث مفصل علمى و مسائل دقیق فقه در ذیل اصطلاحات از صلاحیت و حدود فرهنگ خارج است، از طرح اینگونه مباحث خوددارى کرده و خواننده را به کتب علمى که به طرح تخصصى این مباحث پرداختهاند ارجاع داده است.
البته اگرچه کتاب به لحاظ توضیحات ارزشمند است، اما در مقایسه با فرهنگنامههاى عربى مشاهده مىشود که بعضى از اصطلاحات فقهى ذکر نشده است؛ بهعنوان مثال در حرف واو، اصطلاحاتى مانند «الوضوء»، «الوصیف» و «الوصیله» ذکر نشده است و لذا نیازمند تکمیل مىباشد. شیوه تدوین فرهنگنامه بدین ترتیب بوده که معنى هر اصطلاح، نخست در لغت مورد مطالعه قرار گرفته و از فرهنگهایى مانند: لسان العرب، الصحاح، قاموس، نهایه اللغه، المصباح المنیر، التعریفات، کشاف اصطلاحات الفنون، لغتنامه دهخدا، فرهنگ معین و… استفاده شده است.
پس از آن به بیان معنى اصطلاحى و تجزیه و تحلیل آن از نظر فقهاى مذاهب خمسه پرداخته شده و بهقدر امکان و در حدود توانایى، آراء و عقاید فقهاى بزرگ بررسى شده و تعریف مشهور بین فقها بیان گردیده است. در موارد اختلافى نیز نمونههایى از تعریفات فریقین نقل شده و اگر فقیهى نظر خاصى ابراز نموده که برخلاف اجماع یا مشهور است، به آن اشاره شده است.
در آخر نیز چون مصطلحات فقه، موضوعات احکام یا نفس احکام مىباشد، براى روشن شدن مطلب غالباً ً به حکم اشاره شده است. از آنجا که غرض، ترجمه و تفسیر کلمات و اصطلاحاتى بوده که در کلام شارع؛ یعنى کتاب و سنت به کار رفته است، احیاناً آیات یا احادیثى نیز بهعنوان دلیل حکم ذکر شده است تا مطلب کاملاً معلوم و واضح گردد. نویسنده همچنین در شرح و بیان معنى لغوى و اصطلاحى کلمات کوشیده است تا مناسبت و ارتباطى را که بین دو معنى وجود دارد، خاطرنشان کند و وجه تسمیههایى را که اهل لغت و فقها نوشتهاند، بهطور خلاصه نقل کند. در این قسمت نیز از کتابهایى نظیر تذکره الفقهاء، الحدائق الناضره، مسالک، شرح لمعه، مکاسب، جواهر الکلام، ریاض المسائل، مفتاح الکرامه استفاده شده است.
دیدگاهی دارید؟