توضیحات
قصههای هزار و یک شب – جلد چهاردهم (شب هشتاد و چهارم تا نود و سوم)
کتاب هزار و یک شب نویسنده واحدی ندارد. این اثر در طول زمان نوشته شده است و ادیبانی خوشفکر به آن داستانهایی اضافه کردهاند. برخی از محققان باور دارند که هزار و یک شب در ابتدا در هند نوشته شده است و در ایران باستان و با حمله اسکندر به هند، به زبان فارسی ترجمه شده است. پس از آن است که عناصر ایرانی به داستان اضافه میشوند. در داستانها افسون و جادو و سخن گفتن جانوران دیده میشود که در اساطیر ایرانی ریشه دارند. با سقوط ساسانیان و پیروزی حاکمان مسلمان، بسیاری از آثاری که به زبان پهلوی نوشته شدهاند، به زبان عربی ترجمه میشوند. در اینجاست که باورهای عامیانه عربی نیز به داستانهای هزار و یک شب اضافه میشوند.
درباره کتاب صوتی قصههای هزار و یک شب جلد چهاردهم
پادشاهی قدرتمند به نام شهریار به خیانت همسرش پی میبرد و او را به سختی مجازات میکند. ملکه جانش را از دست میدهد اما عطش انتقام پادشاه پیدا نکرده است. سلطان جبار به همین منظور هر شب دختری از اهالی بغداد را به نکاح خود در میآورد و او را به خلوت خود میبرد و با طلوع خورشید او را به دست جلادان میسپرد تا گردن بزنند او تا سه سال چنین کاری را ادامه میدهد. وزیر دربار نگران تداوم چنین وضعیتی میشود زیرا انتقام شاه را تا مرز جنون پیش برده است. وزیر پادشاه دو دختر به نام شهرزاد و دنیازاد داشت که بر جان آنها بیمناک و نگران بود. وقتی شهرزاد به نگرانی پدرش پی میبرد از او درخواست میند تا اجازه دهد با شهریار عقد کند. پدرش نیز با این کار موافقت میکند هنگامیکه شهریار و شهرزاد با هم تنها بودند، شهرزاد از پادشاه میخواهد تا اجازه دهد خواهرش دنیازاد را ببیند، زیرا دنیازاد عادت داشته که هر شب خواهرش برایش قصه بگوید و این آخرین قصه عمر اوست. پادشاه با این امر موافقت میکند و به قصهای که شهرزاد برای دنیازاد میگوید گوش میدهد، قصه برای شهریار جذاب است. او به شهرزاد میگوید که به خاطر این قصه زیبا فردا از جان شهرزاد میگذرد. شهرزاد به همین ترتیب هر شب برای این پادشاه قدرتمند قصه و داستان تعریف میکند. بعضی از این داستانها، کوتاه هستند. برخی داستانهایی دنبالهدار و تو در تو و برخی دیگر از قصهها ریشه در باورهای مردمان بغداد و دیگر نقاط قلمروی پادشاهی شهریار.
دیدگاهی دارید؟