توضیحات
کتاب صوتی هشت گنج مجموعهای متشکل از هشت داستان کوتاه به قلم اسطورهی ادبیات کودک و نوجوان، هانس کریستین آندرسن دانمارکیست. باید دانست که داستانهای این مجموعه، از میان بیشمار نوشتهی کوتاه و بلندِ نویسنده برگزیده شدهاند. پس میتوان به جرئت ادعا کرد که هشت قصهای که بدانها گوش خواهید سپرد، جملگی از بهترین داستانهای آندرسنِ بزرگاند.
آیا کسی هست که با هانس کریستین آندرسن (Hans Christian Andersen) و آثارش آشنا نباشد؟ بعید به نظر میرسد! این نویسندهی پرآوازهی دانمارکی، نامی آشنا و حسن شهرتی فراگیر در میان اهل فرهنگ در سراسر دنیا دارد. او خصوصاً در میان کودکان و نوجوانان اروپایی بسیار محبوب است. انبوهِ داستانهای کوتاهِ بهیادماندنی و قصههای افسانهای وی، حتی امروز که حدود صد و پنجاه سال از مرگ خالقشان میگذرد، هر ساله در قالب کتابهای متفاوت تجدید چاپ شده و در آثار نمایشی و سینماییِ گوناگون مورد اقتباس قرار میگیرند.
در کتاب صوتی هشت گنج به برخی از بهترین قصههای این نویسنده گوش خواهید سپرد. عناوین این قصهها به ترتیب عبارتند از: «دخترک شستی، بلبل، سرباز حلبی شجاع، پریچهی دریایی، دخترک کبریتفروش، لباس نو امپراتور، جوجه اردک زشت، شاهزاده خانمی روی نخود.»
مشهورترینِ این داستانها، یکی داستان جوجه اردک زشت (The Ugly Duckling) است، که نویسندهاش روزی به طنز، آن را زندگینامهی خود نامیده بود، و دیگری داستان لباس نو امپراتور (The Emperor’s New Clothes) که امروزه به شکل لطیفه و مثل وارد فرهنگ عامیانه شده است. شاهداستانِ این کتاب اما، بیتردید دخترک کبریت فروش (A Little Match Girl) است. اثری تراژیک، که همان اندازه که بیانگر قدرت نویسندگی آندرسن است، نشانهی روح حساس و انساندوستِ او نیز هست. آنچه در ادامه میآید، طرح کلی این شاهکار فراموشناشدنی است:
شب سرد سال نو است. دخترکی با لباسهای مندرس و ظاهرِ نزار، با نگاه خود عبور مردمی را نظاره میکند که بیاعتنا به او و سرمایی که آزارش میدهد، در جامههای گرم خود از کنارش عبور میکنند. انگار امشب هم قرار نیست کسی از او کبریت بخرد. دخترک بینوا ناامیدانه از مردم گوشه میگیرد و برای در امان ماندن از سرمای استخوانسوز، کبریتهایش را یکی پس از دیگری روشن میکند. ناگهان از دل روشنایی شعلهی آتش، تصویری رویایی بر او ظاهر میگردد. گویی دخترک کبریت فروش بیش از این در چنگال رنج و غم باقی نخواهد ماند…
دیدگاهی دارید؟