0

 

هویت ایرانی و زبان فارسی

توضیحات

در قرن چهارم هجری، ما ایرانی‌‌ها ملتی بودیم از بوته‌ی شکست برآمده، صافی‌تر از گذشته با کوله‌بار تاریخمان و ایستاده بر زمین زبان. درخت «ایرانیت» بر زمین زبان فارس و در آب و هوای اسلام رشد کرد و سر بر کشید، یک قوم یا ملت کهن، اما نوخاسته؛ هم مثل همه‌ی مسلمان‌ها و هم غیر از همه، به علت هویت متمایز و آگاهی به این تمایز، به علت آگاهی ایرانیان به ایرانی بودن خود.
«هویت» در اصل، امری انفعالی است. توجه به خود، در رابطه و با توجه به دیگران و از خلال آن‌‌ها معنا می‌یابد. «خود بودن» یعنی دیگری نبودن، ‌با دیگران تفاوت داشتن و در عین پیوند یا حتی آمیختگی، جدایی و برکناری را نگه‌ داشتن. این دریافت، متعلق به انسان اجتماعی است و چون به واسطه و از راه دیگران معنا می‌یابد، هرگاه از طرف این دیگران مورد هجوم قرار گیرد و در خطر افتد، طبعاً توجه بیشتری نسبت به آن برانگیخته می‌شود. مثال خوبی نیست ولی می‌شود گفت بدنی که بیماری به آن راه یابد، خود را برای دفاع آماده می‌کند؛ وقتی ناخوشی نباشد، نیازی هم به کار دستگاه دفاعی نیست. مثال خوبی نبود، چون برخورد با دیگران با ضرری که مرض به بدن می‌رساند، تفاوت دارد ولی چون منظور را روشن می‌کرد، آورده شد.
دیگر اینکه توجه به هویت، امری انفعالی است. اما نگرانی هویت داشتن، امری منفی است. به این معنی که عکس‌العمل است؛ معمولاً، ارادی و ناشی از دانستن یا خود انگیخته نیست.

این کلمات به عنوان مترادف به کار برده نشده است؛ اراده، دانستگی (یا آگاهی) و خودانگیختگی، سه مفهوم و سه حالت نفسانی جدا هستند. به هر حال، امر منفی از بیرون به انسان تحمیل می‌شود.

وقتی به نحوی تمام یا بخشی ازآدم در معرض تهدید قرار گرفت، این نگرانی بروز می‌کند. در اجتماع بشری هم ملت‌‌هایی که در معرض خطرند، ناچار نگران هویت خود هستند. ملت‌‌های نیرومند یا غالب، اگر به آن توجه کنند از نگرانی و دلواپسی نیست، به علل دیگر است؛ یا برای حفظ برتری سیاسی ـ نظامی و اقتصادی یا فرهنگی است یا حتی برای گسترش این برتری؛ نه انفعالی، بلکه فاعلی و اکثراً ستیزه‌‌جو و مهاجم است.

توضیحات تکمیلی

نویسنده

شاهرخ مسکوب

حجم (مگ)

3

نوع فایل

اسکن شده

تعداد صفحات

201

شناسنامۀ کتاب

کتابخانه فانوس

دیدگاهی دارید؟