مجموعه داستان

از داستانهای خوب این نویسنده می توان به همین کتاب آرش در قلمرو تردید (۱۳۴۲) که بعدها در سال ۱۳۵۴ با نام پاسخ ناپذیر منتشر شد نام برد . این داستانها که با تأثیر از روحیۀ شکست و نومیدی سالهای پس از کودتای ۱۳۳۲ نوشته شده اند ، آشوب فکری نویسندۀ جوانی را نشان می دهند که در یک داستان از امید و ارادۀ انسانی می گوید و در داستان دیگر مروج یأس و قدر گرایی است . در داستان «دوگانه » دستهای سیاهکاران ، گلهای آفتابگردان باغچۀ همسایه را ریشه کن می کند . اما راوی و همسایه گلهای تازه ای می کارند . گفتگوها که اشاره به معنایی فراتر از مفهوم واقعی خود دارند ، خصلتی استعاری به داستان می بخشند . نویسنده درداستان «بدنام » یأس و شکست را رخ می نمایاند . در داستان « آرش در قلمرو تردید» ابراهیمی عالم گیاهان و حیوانات را رها می کند تا به شکلی استعاری بازگوی شکست اجتماعی روشنفکران دوران خویش شود : آرش که انسانی معمولی و در غم نان است ، قدم در راه می گذارد اما چون تنهاست شکست می خورد ، تیر را می شکند و می گرید.( برگرفته از صدسال داستان نویسی درایران – حسن عابدینی