توضیحات
مشرق زمین، خاستگاه تمدن است. خمیرمایه و شالودهی فرهنگی جهان را مشرق زمینیان به وجود آوردهاند و دنیای غرب، همهی آنچه را که دارد، از وسایل روزمرهی زندگی تا سازمانهای اقتصادی و سیاسی و علوم و ادبیات و فلسفه و دین، مدیون مشرقزمین است.
این کتاب، نه تنها یکی از معضلات قرآن را حل میکند و شخصیت تاریخی مردی را که به نام ذوالقرنین از او نام برده شده است آشکار میسازد، بلکه اثری را که تمدن و فکر ایرانی، خاصه شخصیت کوروش، در ذهن ملل دیگر به جای گذاشته است، نشان میدهد. زیرا تنها تأثیر و نفوذ تمدنی و اخلاقی و مذهبی شگرفی چون نفوذ و تمدن و فرهنگ ایران عهد هخامنشی میباید تا مرد بیگانهای، در نظر ملل مختلف مغلوب، به صورت یک ناجی و برگزیده و پیامبر جلوه گر شود و در کتب مقدس آنان، همتراز با پیامبران و اولیاءالله از او نام برده شود.
بهعلاوه، در این کتاب، که خود قدمی است در راه تحقیقات مربوط به مردمشناسی و نژادی مندرجات قرآن، نشان میدهد که با دقت و پژوهشهای بیشتر، چه بسیار انگیزه ها و افکار ایرانی و آریایی در کتب مقدس مردم سامی نژاد توان یافت و بدین طریق، به سرچشمهی بسیاری از معتقدات و تفکرات مذهبی پی برد.
زیرا این یکی از بدیهیات است که هیچ مذهبی نمیتواند ادعا کند که همهی احکام و قوانین آن تازه است. بلکه هر دینی، قوانین نیک و اصول عقلانی مذاهب ماقبل خود را میگیرد و به مناسبت موقعیت زمانی و مکانی خود، در آن تغییراتی میدهد و از این رهگذر، بی هیچ تردید و شبهتی، یهودیت، مسیحیت و اسلام، از دین زرتشتی متأثرند و این تأثر را در کتاب دیگرم، به نام انگیزه های زرتشتی در مذاهب سامی به خوبی باز نموده ام.
نگارنده در طی نوشتن این رساله، همه جا کوشیده است تا از بیان روشن و استدلال متین و تطبیق دقیق روایات و مآخذ با هم غافل نماند. قدیمترین روایات را با جدیدترین آراء مقایسه کرده است و همه جا مآخذ و منابع گفتار خود را با ذکر نام و کتاب و مؤلف، در ذیل صفحات بازگو نموده است. معهذا، کتمان نمیکند که بسا مآخذ و منابع دیگر بوده است که نگارنده یا بدانها دسترس نبوده و یا به واسطه ی بضاعت اندک علمی، از آنها بی اطلاع مانده است.
دیدگاهی دارید؟