توضیحات
ساکارینا، دختر کوچولوی کتاب صوتی گرگ ماسهای: تابستان اول نوشتهی اسا لیند تکوتنهاست. او همبازی و دوستی ندارد. تا این که یک روز به ساحل میرود و آن جا با یک گرگ ماسهای آشنا میشود. اما گرگ ماسهای دیگر چهجور جانوریست؟ یک چیزی شبیه روباه قصهی شازده کوچولو؟ شما چه فکر میکنید؟ راستی این کتاب جوایز ارزشمندی مانند جایزهی نیلز هولگرسون-پلاکتن را از آن خود کرده است!
ساکارینا، دختر کوچولوی داستان گرگ ماسهای گرگ ماسهای: تابستان اول (Sandvargen) نوشتهی اسا لیند (Åsa Lind) حسابی دلش میخواهد بازی کند. او از مادرش میخواهد که با هم قایمموشک بازی کنند. اما مادرش سرشلوغتر از این حرفهاست. ساکارینا از پدرش میخواهد با هم به ماهیگیری بروند. اما پدرش بیحوصلهتر از این حرفهاست. مادر و پدر ساکارینا برای او همبازیهای پایهای نیستند. ساکارینا تنهایی با عصبانیت به ساحل میرود و بهجای پدر و مادرش با گرگ ماسهای صحبت میکند. برعکس پدر و مادر ساکارینا، گرگ ماسهای همیشه برای او وقت دارد که با هم کارهای بامزه انجام بدهند و گفتوگوهای شگفتانگیز داشته باشند.
گرگ ماسهای پوستی براق و زرد رنگ دارد. او همیشه وجود داشته است و همواره چیزهای خوبی برای گفتن دارد. گرگ ماسهای هیچوقت توی عمرش کار خستهکننده انجام نداده است. مسائلی که توضیح میدهد گاهی آنقدر پیچیدهاند که ساکارینا ازشان سر درنمیآورد. گرگ ماسهای جواب سؤالهای کوچک و بزرگ ساکارینا را میداند. آنها دربارهی فلسفه و معنای زندگی با یکدیگر گفتوگو میکنند. گرگ ماسهای میگوید کبودیهای روی بدن در حقیقت مدالهایی هستند که وقتی کار شجاعانهای انجام میدهیم، به دست میآوریم. او همچنین خوب بلد است ساکارینا را قانع کند که چیزهایی مثل هیولاها و تاریکی ترس ندارند.
دیدگاهی دارید؟