توضیحات
گور به گور
ویلیام فاکنر در کتاب صوتی گور به گور مانند دیگر آثار خود با استفاده از تکنیک سیال ذهن داستان خانوادهای را روایت میکند که به علت وصیت مادر برای دفن او در زادگاهش مجبور به مهاجرت میشوند و در این سفر داستانهایی رقم میخورد.
درون مایه کتاب صوتی گور به گور (As I Lay Dying) پیوند عمیقی با مسئله مرگ دارد و زندگی را با غم و اندوههایش ملموستر میکند. این خانواده ساده و روستایی شامل زن و شوهر و چهار فرزندشان است. داستان کتاب گور به گور زمانی شروع میشود که زن روستایی در انتظار مرگ است و همه به طریقی خودشان را برای مردن او آماده کردهاند. در این میان بزرگترین فرزند مادر خانواده که نجار است برای او تابوت درست میکند. مادر که هنوز زنده است با هر نواخت اره زمان مرگش را نزدیکتر میبیند.
بعد از مرگ مادر سفر آنها و جریان اصلی رمان شروع میشود. همه، آنها را از این سفر طولانی که با گاری انجام میشود بازمیدارند و میگویند که درست نیست مرده را این همه جابهجا کرد ولی به خرج پدر خانواده نمیرود. در هر قدم این سفر با مشکلاتی روبهرو میشوند و در هر جا پدر خانواده این مشکلات را خواست خدا دانسته و حماقتهایشان را گردن بدشانسی میاندازد و یا به حساب قولی که به همسرش داده میگذارد و…
ذهنیت چهار فرزند خانواده بیشتر به دیوانهها شبیه است. ذهنیت مادر خانواده نیز بسیار عمیق است. او تنها شخصیت کتاب است که بیاعتقاد و بسیار بیتفاوت است به شکلی که از زندگی از اول بیحس شده و حتی معنای کلمات برای او بیگانه میشود و از قبلترها نیز انتظار مرگش را میکشید. پدر خانواده شخصی با تفکرات محدود و بسیار ساده و در عین حال کلهشق و مغرور است و فرزند ارشد خانواده نیز کل زندگیاش را در نجاری میبیند.
کتاب در ابتدا بسیار پیچیده به نظر میرسد. همچنین نوعی متفاوت از ساختار داستان، معرفی وضعیت حاضر و شخصیتها همانند همه کتابهای فاکنر پیش روی مخاطب است. هر فصل از داستان از زبان یکی از شخصیتهای داستان نقل میشود که بسیار گیج کننده به نظر میرسد اما در نهایت با پیش روی وقایع در کتاب بیننده ارتباط بین وقایع و شخصیتها را با کمی فراست درک میکند. شخصیتهای کتاب انسانهای ساده روستایی در حاشیه میسیسیپی هستند که در جنوب آمریکای شمالی زندگی میکنند.
دیدگاهی دارید؟