توضیحات
جاودانگی
تاب جادودانگی Immortality توسط نویسنده نام آشنا میلان کوندرا نوشته شدهاست. این کتاب در سال ۱۹۸۸ به زبان چکی در جمهوری چک منتشر شد. عنوان چکی این کتاب « Nesmrtelnost» است. اولین ترجمه این کتاب در سال ۱۹۹۰ به زبان فرانسه بود. سپس کتاب جاودانگی در سال ۱۹۹۱ توسط پیتر کیوسی Peter Kussi به چاپ رسید. این کتاب ششمین رمان میلان کوندار است.
کتاب جادودانگی داستان خود را در هفت فصل اصلی چهره (هشت بخش)، جاودانگی (در هفده بخش)، جنگ (در بخشهای خواهران، عینک آفتابی، بدن، جمع و تفریق، زن مسنتر، مرد جوانتر، فرمان یازدهم، ایماژولوژی، بهترین همپیمان گورکنان، یک احمق واقعی، گربه، ژست اعتراض علیه تجاوز، مطلقا مدرن بودن، قربانی شهرت کسی بودن، جنگ، پروفسور آوناریوس، بدن، ژست اشتیاق به جاودانگی، ابهام، روشن بین، خودکشی و عینک دودی)، انسان احساساتی (در هفده بخش)، شانس (در بیست و یک بخش)، صفحه (در نوزده بخش) و جشن (در پنج بخش) روایت میکند. کتاب جاودانگی آخرین کتاب از یک مجموعه سهگانه است. این مجموعه شامل کتاب خنده و فراموشی و سبکی تحمل ناپذیر بودن، است.
داستان کتاب حول محور چند شخصیت اصلی با نامهای گوته، کریستین، بتینا، پل، اگنس و لارا است. گوته و کریستین زوجی هستند که رابطه نسبتا پر مشکلی دارند. بتینا برادر کوچکتر گوته است. این سه نفر افرادی با عقاید سنتیتر و قدیمیتر هستند.
در مقابل آنها مثلثی جوانتر و امروزیتری حضور دارند. پل و اگنس زوجی جوان و عاشق هستند. لارا نیز خواهر اگنس است. لارا از همسرش جدا شده و تنها زندگی میکند. اما این زن درگیر روابط خارج از چهارچوب بسیاری است. او دور از چشم خواهرش، به پل علاقهمند است. پس از درگذشت پدر اگنس و لارا، اگنس فرصتی مییابد تا به زندگی و رابطه خود با پل فکر کند. اما دیگر آن شور عاشقی و جوانی را در خود نمییابد. زمانی که پل و اگنس متوجه علاقه لارا به پل میشوند. اتفاقی بسیاری برای این زوج رخ میدهد. اما در نهایت یکی از آنها باید برنده این جدل باشد.
دیدگاهی دارید؟