توضیحات

مدیر مدرسه

داستان روایت معلمی است که بعد از ۱۰سال تدریس، خسته از آموزگاری با پرداخت رشوه مدیر مدرسه می‌شود، اما… مدیر مدرسه الگوی کوچکی از جامعه ی ایران دهه ی سی است. آل احمد با شیوه انتقاد و با استفاده از زبان تلخ و برنده ی طنز، کم و کاستی های جامعه ای را می بیند که زیر استعمار و استثمار است.

او در این مدرسه از اقشار و طبقات مختلف مردم صحبت می کند. ساخت جمعیتی مدرسه؛ فرزندان باغبانان و کارگران، همان طبقه ی کارگر هستند که زندگیشان وابسته به اقتصاد و بخش های صنعتی است.او جامعه ای را به تصویر می کشد که دگرگونی های حاصل در آن موجب به هم ریختن و نابسامانی نظام حاکم می شود؛ چرا که فرزندان باغبانان و کارگران بر خلاف میل باطنی پدر به مدرسه می روند و میل به یادگیری در آنها وجود دارد و درنتیجه نمره های کارنامه ی آنها بهتر از بقیه دانش آموزان است.

آنها این قانون کار در خانواده ی روستایی را که کاملاً به شیوه ی سنتی ادامه می یافت ( از پدر به پسر و … ) با رفتن به مدرسه نقض کردند، پدر راضی نیست زیرا نیروی کارش کم می شود؛ بنابراین هر روز صبح برای آمدن به مدرسه، بچه ها گریه می کردند و چشم هایشان سرخ می شد و … در «مدیر مدرسه» اصلا آدم خوب وبد نداریم؛ یعنی راوی فقط آدمها را معرفی کرده و این شما هستید که تصمیم گیری می کنید که این آدم خوب است یا بد.

در این داستان آدمها اسم ندارند؛ فراش اول، فراش جدید، معلم کلاس اول، معلم کلاس دوم، ناظم، مدیر مدرسه، سرهنگ و… با این همه، شخصیت اصلی در ذهن می‌ماند. زبان ساده و بیان روان نویسنده باعث باور پذیری داستان شده است. ***کیفیت صدای فصل هفت مناسب نیست***

دیگر نسخه های این کتاب