توضیحات
خلقیات ما ایرانیان
خلقیات ما ایرانیان، نام کتابی از محمدعلی جمالزاده میباشد که در سال ۱۳۴۵ انتشار یافت. این کتاب، کندوکاویاست در خصوص خصوصیات اخلاقی ایرانیان.
خلاصه کتاب
جمال زاده در تألیف این کتاب، آرای ایرانشناسان ایرانی و خارجی را در قالب سلسله مقالات مورد توجه قرار میدهد. یک نفر ایرانی امروز از بسیاری جهات و به خصوص از لحاظ اخلاق (خلقیات) تفاوتهای زیادی با ایرانی دیروز و پریروز ندارد. در کتاب صفات پسندیدهای از جمله با هوش، خونگرم، با عاطفه و خوش صحبت ذکر شدهاست.
در سلسله مقالات کتاب، صفات بدی در حق ایرانیان از جمله دروغ، خودپسندی، متقلب، حریص، متملق، منافق و دورو، لاف زنی و خودخواهی ذکر شدهاست که البته در توصیف ایرانیان صفت دروغ گویی و دورویی در بیشتر مقالات کتاب وجود دارد. در بحث خلقیات ما ایرانیان، صفات بد بر صفات خوب میچربد. البته بسیاری از خوبیها و بدیها و زشتیها و زیباییها نسبت به زمان و مکان متفاوت و تغییرپذیر است.
صفات خوب ما ایرانیان (با استعداد، مجلس آرا) که در کتاب ذکر شده، بیشتر جنبه ظاهری دارد و ربط چندانی به احوال باطنی (اخلاق) ندارد. عقاید و آرا بیگانگان و ایرانیان در حق ما را میتوان به ۴ قسمت تقسیم کرد: اول آنچه قدیمیها (یونانیان و رومیان) در حق ما گفتهاند.
به عنوان نمونه هرودوت در حق ایرانیان چنین گفته است: «ایرانی مجاز نیست از چیزی که عملش قبیح و غیرمجاز باشد سخن براند و در نظر آنها هیچ چیز شرم انگیز تر از دروغ گفتن نیست. از دروغ گذشته قرض کردن هم در نزد آنها بغایت زشت و مکروه است و برای این زشتی علتی که بیان میکنند. این است که میگویند آدم مقروض گاهی مجبور میشود دروغ بگوید.» دوم آنچه اشخاص غیر فرنگی (ترک، عرب، تاتار) در حق ما گفتهاند.
به عنوان نمونه غازی غرای خان تاتار از دودمان چنگیز در حق ایرانیان چنین بیان کردهاست: «تا بوده غم و شادی و حرمان بوده زینگونه گذشته تا که دوران بوده ما تجربه کردیم که در ملک شما راحت همه در قلعه و زندان بوده» سوم آنچه فرنگیها در قرنهای اخیر در حق ما گفتهاند.
به عنوان نمونه مؤلف از قول مورخ انگلیسی سایکس دربارهٔ ایرانیان نقل میکند: «با مطالعه در تاریخ ایران علل و اسباب پارهای از جنبههای اخلاقی ایران و علی الخصوص این بی اعتنایی کامل آنها به راستگویی و حقیقت گویی روشن میگردد و علت واقعی همان چیزی است که آرتور دو گوبینو آن را «کتمان» تعبیر نمودهاست.
کتمان حکم نقاب (ماسک) دارد و عبارت است از رغبت مفرطی که ایرانیان عموماً به نفع و سود فوری دارند». چهارم آنچه اشخاصی از خود ما ایرانیان در حق هموطنان گفتهاند. به عنوان نمونه میرزا آقاخان کرمانی در حق هموطنانش گفته است: «کمتر کسی از اهالی ایران است که میر غضبی نداند یا ستم و تعدی نداند. از طبقه حکام و وزرا گرفته تا حمال و بقال همه ستمگر و بی مروت و همه خونخوار و بی مرحمت و همه فریاد، دارند که چرا ما میرغضب باشی نیستیم و همه میخواهند ظالم منفرد و حاکم مستبد و جلاد باشی باشند.
نقدی برکتاب
خلقیات و اخلاق عمومی جامعه در تاریخ اجتماعی، حوزهای جذاب برای برخی اندیشمندان و تاریخنگاران به ویژه سفرنامه نویسان بودهاست. برآیند کلی اخلاق عمومی جامعه ایران در دورههای گذشته از دریچه سفرنامهها اکنون مورد توجه ما است.
برای تعیین یک نقطه آغاز برای بررسی خلقیات ایرانیان در گذشته بر اساس منابع تاریخی ایرانی و غیر ایرانی، از تعبیر جمالزاده وام میگیرم که در کتاب «خلقیات ما ایرانیان» نوشته است این بررسی «همیشه شیرین و دلپسند نیست و چه بسا مزه تلخی دارد» و باز به روایت وی «خوانندگان را ملول و مکدر میسازد». این مسئله از کجا ریشه میگیرد؟ خلقیات ایرانیان در تاریخ، از زمانی برای ما به یک «مسئله» تبدیل و به تعبیر فرنگیها پرابلماتیک شد که خویشکاوی کردیم.
شاید نخستین نقطههایی که ایرانیان در پی آن شدند ببینند چه شد که اینگونه شدیم، گفتوگوی مشهور عباس میرزا، ولیعهد فتحعلیشاه قاجار قاجار با پیر آمدی ژوبر، جهانگرد فرانسوی و سفیر ناپلئون بناپارت در عثمانی و ایران بودهاست. او نقل میکند یکبار در گفتوگو با عباس میرزا برای پیروزیهایی که در ایروان به دست آورده بود، به او تبریک گفتم. عباس میرزا اما گفت من که خودم میدانم ماجرا از چه قرار است، تلاشهای من در برابر روسها مانند امواج دریا است که به صخره میخورند.
در این بررسی این که ما مسئله را چه میبینیم، یک موضوع است که باید بیابیم و این که آیا پاسخهایی که اکنون میدهیم درست است یا نه، موضوع دیگر است. مسئلهای که در خلقیات مهم است، اگر به سفرنامهها برگردیم و از جمالزاده شروع کنیم، آن است که شواهد تاریخی نشان میدهد بسیاری از چیزهایی که اکنون در خودمان میبینیم، در گذشته ما ریشه داشتهاست.
کتابی عربی به نام «کخه بابا» نشان میدهد همان چیزی که در جامعه خودمان میبینیم در جوامع عربی نیز هست؛ در دیگر جوامع نیز احتمالاً وجود دارد. ببینید! پیمایشهای ضمنی ما نشان میدهد بیش از ۷۵٪ مردم معتقدند دروغ در جامعه رواج دارد.
دیگر نسخه های این کتاب
دیدگاهی دارید؟