توضیحات
پیتر کامنزید
پیتر کامنتسیند (به آلمانی: Peter Camenzind) اولین رمان هرمان هسه است که در سال ۱۹۰۴ منتشر شده است. رد محتوایی بسیاری از کارهای بعدی هسه را میتوان در این کتاب مشاهده کرد.
کتاب زندگی جوانی را شرح میدهد که دهکده محدود و کوچک خود را ترک میکند تا سراسر جهان را زیر پا گذارد، اما او جویای هنر است و به زندگی از خلال زیباییها مینگرد و هسه به وسیله او میتواند نظرهای شخصی را درباره هنر و سرنوشت آن بیان کند و در جریان این جهانگردی برتری زندگی طبیعی را بر تمدن شهری نشان دهد و تمدن غرب را سخت به باد انتقاد گیرد.
پیتر، قهرمان کتاب، پس از سرخوردگی از سیر و سیاحت و چند شکست عشقی٬ به سرگردانی خویش پایان میدهد و به دهکده کوچک بازمیگردد. هسه در این کتاب به آمیختگی زندگی به عشق٬ وابستگی٬ شکست و مرگ میپردازد.
نوشته پشت جلد کتاب:
بالاتر از همه میخواستم راز مهر را در دلهایتان نشانم:
امید داشتم به شما بیاموزم که همگی زیوندگان را برادر باشید، و چندان سرشار از مهر شوید که حتی از اندوه و مرگ نهراسید و آنان را چون برادران و خواهرانی که سویتان میآیند پذیرا شوید..
هرمان هسه در خانوادهای از قدیم پروتستان به دنیا آمد. هرمان هسه در برابر هر اقتداری سرکشی میکند و از مسئله آموزش فارغ نیست. وی در سال ۱۹۲۵ در زیست نامهای کوتاه مینویسد: من در اواخر دوران جدید، اندکی پیش از بازآمدن قرون وسطی، در برج قوس، در پرتو مساعد مشتری به دنیا آمدم..
آثار دیگر هرمان هسه
دیدگاهی دارید؟