توضیحات
مسئولیت شیعه بودن
“مسؤولیت شیعه بودن” عنوان یکی از سخنرانیهای معلم شهید، دکتر علی شریعتی، در سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی است. متن زیر ۱۶ صفحه از متن پیادهشده ۵۴ صفحهیی این سخنرانی است که به شماره ۱۰۹۲ و بهتاریخ ۱۳۵۲/۰۷/۱۶ بهعنوان یک کتاب در کتابخانه ملی وقت به ثبت رسیده است: «مسؤولیت شیعه بودن
شیعه بودن، مسؤولیتی ایجاد میکند، اخص از انسان بودن و متفکر بودن و مسلمان بودن، که خاک شیعه، مسؤولیتخیز است؛ اما شیعه علوی، نه شیعه صفوی که عامل سلب مسؤولیت و نفی همه امر و نهیهایی است که به انسان و مسلمان خطاب شده است. تشیع صفوی، مذهب راه حل یابی است برای گریز از مسؤولیتها، مذهب تجلید و تذهیب و تجلیل قرآن؛ نه تحقیق و تفسیر قرآن. تقدیس قرآن اما نه برای بازکردن و خواندن قرآن، توسل یکسره به کتاب دعا، برای بستن قرآن، چرا که گشودن قرآن، سخت است و مسؤولیتآور، کتابی که چنان حساب و کتاب دقیقی دارد که میگوید: نتیجه یک ذره کار نیک را میبینی، و کیفر ذرهای کار بد را میچشی (فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره و من یعمل مثقال ذره شرا یره).
قیامت، روزی است که دستاورد خویش را مینگری (یوم ینظر المرء ما قدمت یداه). همین! و انفاق، از دست گذاشتن همه چیز است، انفاق جان، مال، زندگی، زن و فرزند است، چه در راه عقیده و در راه مردم اینها همه «فتنهاند» باید دنیا را پلید بشماری و شب و روزت را وقف کنی. آن هم نه در گوشه تنبلی و بیمسؤولیتی زهد و ریاضیت عبادت و اعتکاف… ، بلکه در متن جهاد و اجتهاد و مردم و عقیده و عمل. اینهمه مسؤولیت؟ اینهمه سنگینی؟ خیلی سخت میگیرد. اما شیعه صفوی نگران نیست، زیرا برایش راهحلهای سادهای دارد: کتاب دعا را میگشاید، نوشته است که فلان چهار کلمه را اگر در پله چهارم صفا و مروه بایستی و بخوانی، پولدار میشوی !
ـ این مال دنیا ـ و اگر همین دعا را بنویسی، یا رو به قبله بایستی و بخوانی، و یا با آب انار، روی کاسه آب ندیده بنویسی و بخوری، تمام گناهانت ـ افزونتر از ستارههای آسمان و ریگهای بیابان و قطرات باران ـ بخشوده میشود، پاک، همچون روز اولی که از مادر زائیده شدی ـ اینهم آخرت ـ پس مؤمن زرنگ به این رو میآورد که هم راحتتر است و هم کمخرجتر و هم پردرآمدتر. او لای قرآن را باز نمیکند، که راه حلش را در کتاب دعا یافته است!
علی(ع) در برابرمان ایستاده است، اگر بشناسیمش ـ که همه مصالح خویش، و سرنوشت خود و خانواده، و فامیل و گروهش را فدای «حق» و «ناس» میکند و لحظهای میدان جهاد و مبارزه را خالی نمیگذارد، و با این همه در برابر مسؤولیت عظیمی که بر دوش دارد، چنان مضطرب و وحشتزده است، که اضطراب و حشتش را به دوستدار و آشنای خویش نیز منتقل میکند ـ بار مسؤولیت بر دوشمان میافتد. پیامبر پیش رویمان ایستاده است ـ و به دختر عزیز دردانهاش میگوید: فاطمه! کار کن کار، که من برای تو هیچ کاری نمیتوانم کرد ـ شناختنش از مسؤولیت سرشارمان میکند. پس بهجای شناختن محمد (ص) و علی (ع) و خواندن فهمیدن قرآن و قبول مسؤولیت، راهحلی میجوئیم و مییابیم!
بجای شناختن پیامبر اسلام و گوش سپردن به سخنان او و بجای شناختن علی و زندگیش و خواندن و فهم نهجالبلاغهاش، حبشان را بگیر و شناختن را رها کن! چرا که حب علی(ع) ناشناخته، ایجاد مسؤولیت نمیکند! علی مجهول، مانند بتی است که میپرستیمش؛ بیآنکه میان ما و او، هیچ ارتباطی وجود داشته باشد. بی شناختن علی، چون دیگران است، و میان او و محبان خالص بیمعرفتش، هیچگونه تحمیل و امر و نهی و مسؤولیتی ایجاد نمیشود. هرچه میخواهی گریه کن، بر سر بزن، غش کن، هو بکش و عشق و محبت بورز ـ بیاندکی شناخت، علی را فرشته کن، خدایش کن، نمیتواند ذرهای در زندگیت نقشی داشته باشد و بایستی بر دوشت بگذارد. فقط نشناسش، که شناختش مسؤولیتآور است!
چنین است که شناختن علی جرم است و به همین دلیل است که امروز ـ پس از قرنها ـ علی (ع) را باید از زبان سایمان کتانی و جرج جرداق ـ طبیبان مسیحی ـ بشناسیم، و نهجالبلاغه را با تصحیح و پاورقی و چاپ شیخ محمدعبده ـ مفتی اعظم مصر و رهبر اهل تسنن ـ ببینیم. که محبان علی نه تنها به شناخت و فهم نهجالبلاغه و علی (ع)، نیازی ندارند، بلکه از روبرو شدن با این دو، میهراسند.
این است که میبینیم محب علی (ع) ـ که اکنون مترجم و شارح نهجالبلاغه نیز هست ـ در پایان نهجالبلاغه مینویسد: این کتاب را ستمدیدهگان بخوانند تا بدانند اجر شکیبائی و تحمل چه اندازه زیاد است! که اگر چنین بود، جای ما در اعلی عرف بهشت بود! اسلام با «نه» آغاز شد و تشییع نیز با «نه»
دیگر آثار علی شریعتی
دیدگاهی دارید؟