توضیحات
مسیا خاتم رسولان
جریان مسلمان شدن و ایمان آوردن بلال حبشی یکی از داستان های مشهور صدر اسلام است که در این کتاب به طور مفصل شرح داده شده است، اما آنچه در این روایت بیش از آن چه پیش از این گفته شده بازگویی سرنوشت پدر و مادر بلال است که با تفصیل بیشتری بیشتری نسبت به روایت های دیگر این داستان ذکر شده است .
«بِلال بن ریاح» معروف به «بِلال حبشی» آن هنگام که پیامبر ۱۰ ساله بود، در مکّه به دنیا آمد. او برده «امیّه بن خلف» بود و پس از این که اسلام آورد، امیّه او را به شکنجه و آزار گرفت که پیامبر او را خرید و آزاد کرد و از آن پس مؤذن اسلام شد.«ریاح» که بعدها او را «رَبّاح» نامیدند، یکی از بزرگان آیین «مسیحیت» در «حبشه» بود و براساس مطالعات وسیعی که داشت، فهمید به زودی پیامبری در «مکه» ظهور خواهد کرد که «حضرت مسیح» بشارت او را داده است. رباح و «حمامه» به مکه رفتند تا مردی را که خاتم پیامبران است پیدا کنند.
اما آنها در مکه به بردگی گرفته میشوند. با این حال رباح همچنان در انتظار دعوت آخرین پیامبر است. از آنجا که رباح یک راهب مسیحی است، همین امر باعث میشود که «عاص بن وائل» او را بکشد. رباح نامهای برای «بلال» به یادگار گذاشته و در آن پیامبر خاتم را معرفی میکند. همچنین وصیت کرده تا بلال منتظر پیامبر خاتم باشد و تا پای جان از او و آیینش حمایت کند.
بلال و «عمار یاسر» که دوستی صمیمانهای دارند، تقریبا همیشه کنار خانه کعبه میروند؛ چراکه گمان میکنند «حضرت محمد (ص)» دعوت خود را از آنجا آغاز خواهد کرد. در سفر حضرت محمد (ص) که کاروان تجاری «حضرت خدیجه (س)» را به «شام» میبرد، آن حضرت، بلال را که نوجوانی کنجکاو است، به عنوان خادم مخصوص خود انتخاب میکند. بلال در این سفر بیشتر با خصوصیات حضرت محمد (ص) آشنا میشود.
سالها بعد حضرت محمد (ص) دعوت خویش را آغاز میکند و بلال و حمامه به او ایمان میآورند. همین امر سبب خشم «امیه» میشود و آنها را با شدیدترین شکنجهها آزار میدهند تا دست از اسلام بکشند که البته موفق نمیشوند.
حمامه در زیر شکنجههای امیه به شهادت میرسد و نام خود را در کنار «سمیه» ـمادر عمارـ به عنوان اولین شهدای اسلام ثبت میکند.
اما آنها در مکه به بردگی گرفته میشوند. با این حال رباح همچنان در انتظار دعوت آخرین پیامبر است. از آنجا که رباح یک راهب مسیحی است، همین امر باعث میشود که «عاص بن وائل» او را بکشد. رباح نامهای برای «بلال» به یادگار گذاشته و در آن پیامبر خاتم را معرفی میکند. همچنین وصیت کرده تا بلال منتظر پیامبر خاتم باشد و تا پای جان از او و آیینش حمایت کند.
بلال و «عمار یاسر» که دوستی صمیمانهای دارند، تقریبا همیشه کنار خانه کعبه میروند؛ چراکه گمان میکنند «حضرت محمد (ص)» دعوت خود را از آنجا آغاز خواهد کرد. در سفر حضرت محمد (ص) که کاروان تجاری «حضرت خدیجه (س)» را به «شام» میبرد، آن حضرت، بلال را که نوجوانی کنجکاو است، به عنوان خادم مخصوص خود انتخاب میکند. بلال در این سفر بیشتر با خصوصیات حضرت محمد (ص) آشنا میشود.
سالها بعد حضرت محمد (ص) دعوت خویش را آغاز میکند و بلال و حمامه به او ایمان میآورند. همین امر سبب خشم «امیه» میشود و آنها را با شدیدترین شکنجهها آزار میدهند تا دست از اسلام بکشند که البته موفق نمیشوند.
حمامه در زیر شکنجههای امیه به شهادت میرسد و نام خود را در کنار «سمیه» ـمادر عمارـ به عنوان اولین شهدای اسلام ثبت میکند.
دیدگاهی دارید؟