توضیحات
کسی پشت سرم آب نریخت
«کسی پشت سرم آب نریخت» حکایت فراق و جدایی است. رمانی عاشقانه با شخصیتهایی که با دغدغههایی از جنس فریب و خیانت دست و پنجه نرم میکنند. داستان این کتاب، روایت آشنای خیلی از آدمهایی است که همین گوشه و کنار زندگی میکنند، با مشکلات زندگی کلنجار میروند و آرام و بیصدا از درون میشکنند.
ماندانا دختر نوجوان و زیبایی است که برای رفتن به کالج، به سختی درس میخواند. او در خانوادهای زندگی میکند که علاقهای به تحصیل ندارند و ترجیح میدهند او هر چه زودتر ازدواج کند. رویاهای این دختر در برابر اصرار و مقاومت خانوادهاش رنگ میبازد و او خیلی زودتر از آنچه فکرش را میکرد، نامزد مرد جوانی به نام «بردیا» میشود. در این میان قتلی اتفاق میافتد که زندگی تمام شخصیتهای داستان را دستخوش تغییر میکند. در جریان حل کردن جریان جنایت، پای آدمهای جدیدی هم به داستان باز میشود و راز قتل، تنها رازی نیست که فاش میشود.
دیدگاهی دارید؟