0

 

کوچ غریبانه

توضیحات

کوچ غریبانه

با رنج‌ها کنار می‌آمدم، به سرزنش‌ها و خشونت‌هایش تن داده بودم. چرا که تنها به قاضی رفته بودم و خود را گناهکار می‌دانستم. غافل از این‌که گناه من نبود، از او بود، از مادرم…! در این تنگنا و تاریکی نگاهی مهربان، تسکین‌دهنده دردهایم بود. لبخندی دلنشین گرمی‌بخش وجود خسته‌ام و دستان یاری‌دهنده‌ای تنها دل‌خوشی‌ام در لحظه‌های سخت زندگی. می‌دانستم که عاقبت او، ناجی من از گرداب غصه‌هاست. چه خوش خیال…! غافل از بازی سرنوشت…

 

توضیحات تکمیلی

نویسنده

زهرا اسدی

حجم (مگ)

1.3

نوع فایل

تایپ شده

شناسنامۀ کتاب

تعداد صفحات

311

دیدگاهی دارید؟