توضیحات

احمق های چلم و تاریخشان

«چلم» نام شهری در لهستان است که بیش‌تر سکنه آن یهودی هستند. داستان‌ها و شوخی‌های زیادی درباره ساده‌لوحی مردم این شهر از گذشته‌های دور تا به امروز بر سر زبان‌ها بوده است. با این حال از همین شهر مشاهیری در زمینه‌های ادبی و علمی برخاسته است. «احمق‌های شهر چلم» سرگذشت خیالی طنزآمیز شهر یا کشورهایی است که حاکمانشان دچار توهم رسیدن به قدرت و وسعت یک امپراتوری و جهانی شدن هستند. اثر حاضر در سال ۱۹۶۹ برنده جایزه Caldecatt شد که از جوایز مهم در زمینه ادبیات کودک و نوجوان در آمریکاست.

این کتاب مجموعه ای از داستان های خیالی از سرگذشت طنزآمیز مردمان یهودی شهر چلم است. شهری در لهستان که اکثر سکنه ی آن یهودی هستند و داستان ها و شوخی های زیادی درباره ی ساده لوحی مردم این شهر از گذشته های دور بر سر زبان ها بوده، با این حال از همین شهر مشاهیری در زمینه علمی و ادبی نیز برخاسته اند.
دانشمندان چلم درباره چگونگی پیدایش این شهر اختلاف نظر دارند، البته دینداران و مومنان چلم همگی معتقدند که خدا گفت »اینجا چلم بشود و چلم شد« این سطر مقدمه ای است بر دو کتاب چاپ شده که به احمق های چلم می پردازد.
با داستان های کتاب که همراه شوید، دیگر چلم خیلی دور نیست و مردمان آن خیلی غریب نیستند. مردمانی که گاهی با ساده لوحی خود، ما را به خنده وا می دارند. جایی که مُد از قانون هم قوی تر است.
هیئت ۶ نفره ای از خردمندان شهر وجود دارد که تصمیمات بزرگ و مهم برای شهر و مردمان چلم در آن شورا اتخاذ می شود، بحران را حل می کنند، مجرمان را مجازات می کنند و عدالت را برقرار می کنند. این هیئت رئیسی دارد به نام »گرونام گاو«، که دو شاخ گاو روی کلاهش او را به این نام مشهور کرده و اصولاً وقتی فکری دارد یا ایده ای می دهد، دیگر فرقی نمی کند دیگران چه می گویند و یا چه نظری می دهند، حرف آخر را خودش می زند و آن ۵ نفر تأیید و تمجید می کنند.
اظهار فضل اعضای شورا، ایده های بکر گرونام، تفکرات عمیق این خردمندان و تقابل آن ها با یکدیگر و با مردم چلم، داستان های این کتاب را پدید آورده است.