0

 

آنجا که خانه‌ ام نیست

توضیحات

آنجا که خانه‌ام نیست» ماجراهای دو نوجوان شیرازی با نام‌های جواد و حسام است؛ نوجوان‌هایی که می‌خواهند با نقشه قبلی از محیط متشنج خانه فرار ‌کنند. پدر جواد، بنای ساختمان است و به قول مادر جواد اگر با کارفرمایش دعوایش نشود و اگر تنبلی‌اش نشود برود سرکار و اگر مجبور نشود آن همه پول تریاک بدهد، می‌توانستند زندگی راحتی داشته باشند.

مادر جواد اغلب در دعواهای همیشگی‌اش پدر را سرزنش می‌کند و از دین، اخلاق، کار و همه چیز او ایراد می‌گیرد و گاه در پایان گریه‌هایش او را نفرین می‌کند. پدر سر این دعواهای همیشگی مادر را به باد کتک می‌گیرد. در این داستان، جواد یک همکلاسی‌ به نام حسام دارد که با بقیه بچه‌های کلاس فرق دارد و خیلی خوش‌اخلاق، باادب و مهربان است.

به همین دلیل خیلی زود با او دوست می‌شود. پدر حسام وضع مالی خوبی دارد. روزهای اولی که جواد با حسام و زندگی‌اش آشنا شده است، فکر می‌کند او چقدر خوشبخت است! اما وقتی باهم بیشتر دوست می‌شوند، حسام می‌گوید زمانی که دو سال بیشتر نداشته مادرش طلاق گرفته و او مجبور شده با نامادری زندگی کند .

نامادری هم هر روز او را به بهانه‌های مختلف به باد کتک می‌گیرد. از همین روی محیط خانه حسام هم دست کمی از خانه جواد ندارد. بنابراین آنها تصمیم می‌گیرند با پس‌انداز کردن پول‌های توجیبی خود صبح زود از خانه فرار کنند…

توضیحات تکمیلی

نویسنده

رضا رهگذر

حجم (مگ)

1.2

نوع فایل

اسکن شده

تعداد صفحات

107

شناسنامۀ کتاب

کتابخانه فانوس

دیدگاهی دارید؟