توضیحات

کتاب حاضر، مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه است که با زبانی ساده و روان نگاشته شده‌اند.

«آینه»، «مرد هفتم»، «داستان یک عمه بینوا»، «یک روز عالی برای کانگوروها»، «همسر من یک مرد یخی است»، «گربه‌های آدم‌خوار»، «قضیه غیب شدن فیل»، «عشق سمسا»، «دختر جشن تولد»، «چاقوی شکار» عنوان‌های برخی از داستان‌های این کتاب هستند.

داستان این نویسنده معمولاً روایتی خونسردانه دارند که اتفاقات در آن‌ها به‌طور عمیقی خواننده را با خود درگیر می‌کند.

آن روز – روز تولد بیست سالگی‌اش – قرار بود مانند هر روز دیگر سر میزها حاضر شود و سفارش مشتریان را بگیرد. او همیشه روزهای جمعه کار می‌کرد، امّا اگر همه چیز طبق برنامه‌ی آن جمعه‌ی خاص پیش می‌رفت، می‌توانست شب را مرخصی بگیرد. آن دختر دیگر که پاره وقت کار می‌کرد، قبول کرده بود شیفتش را با او عوض کند: صدای داد و فریاد یک سرآشپز عصبانی درحالی‌که نیوکی کدو حلوایی و فریتو میستوی خوراک دریایی را روی میز مشتریان تلنبار می‌کند، به هیچ وجه روش خوبی برای سپری کردن جشن تولد بیست سالگی نبود. امّا آن دختر دیگر سرما خورده بود و با اسهالی متوقف نشدنی و تب ۴۰ درجه به بستر بیماری افتاده و او به ناچار باز هم باید سرکارش حاضر می‌شد…