توضیحات
تاریخ هرودوت
این ترجمه از تاریخ هرودوت مختصراً از روی نسخه ای که در ایام جنگ جهانی دوم در لندن چاپ شده بود توسط وحید مازندرانی و با مقدمه “عباس اقبال” در سال ۱۳۲۴ شمسی در تهران منتشر شد.
هرودوت (۴۲۵-۴۸۵ پیش از میلاد) بزرگترین تاریخ نگار جهان باستان است که او را پدر تاریخ نیز دانستهاند. هر چند در نگارش نبردهای ایران و یونان از هم زبانان یونانی خود پشتیبانی میکند، بخش مهمی از تاریخ باشکوه ایران باستان از نوشتههای او یا با کمک آنها شناخته شده است. شناخت کنونی ما از ملت های کهن دیگری مانند بابلیها، مصریها، فینیقیها، نیز تا اندازهی زیادی از نوشتههای او به دست آمده است. به نظر میرسد او نخستین کسی باشد که واژهی هیستوری (History) را به معنای تاریخ به کار برده است. هِرودوت نخستین تاریخ نگار یونانیزبان است که آثارش تا زمان ما باقی مانده است. پیش از هرودوت تاریخ نگاران دیگری مانند کادموس، هلانیکوس، میتیلین، شارن و هکاته میزیستند که هرودوت در جوانی آرزو داشته است که روزی با آنها از نزدیک آشنا شود. آن تاریخ نگاران بیشتر دربارهی چگونگی بنیانگذاری شهرهای باستانی و شکوه و جلال خانوادههای بزرگ و اشراف سخن گفتهاند و اغلب با استدلالی خیالی نسب کسانی را به خدایان و قهرمانان باستان میرساندهاند. هرودوت در جوانی نوشتههای آنان را میخوانده و از افسانههای خیالی آنان لذت میبرده است، اما پس چندی دریافته بود که شیوهی تاریخ نگاری آنان چندان درست نیست و آنان را به افسانهپردازی و داستان سرایی متهم کرده است. او آن چنان نسبت به شخصیتهای مورد علاقهی خود بیتوجه میشود که گاهی از روی تحقیر آنها را “یونی” و “یونانی” میخواند و خود را از اهالی آسیای صغیر دانسته است (جلد دوم، بند ۱۶).
درباره زندگی هرودوت اطلاعات دقیقی در دست نیست. دایره المعارف امریکانا، تاریخ تولد او را ۴۸۵ پیش از میلاد نوشته که با تاریخی که “هانری برگن” فرانسوی ذکر کرده است، پنج سال اختلاف دارد. علت این که اطلاعات ما از او دقیق و گسترده نیست، آن است که هرودوت، برخلاف نویسندگان دیگر که در آغاز به شرح زندگی خود میپردازند، در آغاز کتاب ۹ جلدی خود فقط به این جمله بسنده کرده است که: «هدف هرودوت هالیکارناسی از ارائهٔ نتایح پژوهش هایش در اینجا آن است که گذر زمان، گرد فراموشی بر کارهای آدمیان و دستاوردهای بزرگ یونانیان و بربرها ننشاند و بهویژه علت درگیری های این دو قوم روشن شود.» او در سراسر کتاب از خود و زندگی شخصی خود یادی نمیکند و حتی پیرامون وطن خود نیز چیزی ننوشته است. با این همه، از لابهلای متن کتاب او تا اندازهای میتوان به شخصیت و روحیات او پی برد. بخشی از دانستههای ما پیرامون زندگی و شخصیت هرودوت، نیز از زبان تاریخ نگاران و نویسندگان کهن، مانند “سوئیداس” و “اتین بیزانسی” و متنی از ازوب به دست آمده است.
سوئیداس، هرودوت را فرزند “لیگزیس” و “دریو” معرفی میکند که در هالیکارناس (جنوب غربی ترکیه) به روزگار فرمانروایی “آرتمیس”، ملکهی غیریونانی و ساتراپ ایران که هرودوت از او به نیکی یاد میکند، چشم به جهان گشود. اما نام پدر و مادر او ریشهی یونانی ندارد و منحصر به فرد به نظر میرسد. از این رو، “جرج سارتن” احتمال میدهد که اینها نامها شرقی باشند که کم و بیش رنگ یونانی به خود گرفتهاند و اگر چنین باشد، هرودوت را میتوان شرقی یا دستکم نیمه شرقی دانست که به شدت تحت تاثیر یونانیان و ایرانیان قرار گرفته بود. شاید به همین دلیل باشد که پلوتارک، تاریخ نگار یونانی، هرودوت را بیگانهپرست معرفی کرده است.
در آن زمان که هرودوت در هالیکارناس، در جنوب غربی آسیای صغیر، که یک مهاجرنشین یونانی و زیر فرمان اپراتوری پارس بود، به دنیا آمد، “داریوش هخامنشی” در ماراتون می جنگید و ۳۵ سال از مرگ “پسامیک سوم”، آخرین فرعون مصر، و نزدیک ۴۰ سال از شکست “نبونید”، پادشاه بابل، از کوروش هخامنش میگذشت. او در خانوادهای پا به عرصه وجود گذاشت که همه آنها اهل فضل و معرفت بودند. پدرش، لیگزیس و عمویش، پانیازیس اسطورهها و داستانهای کهن یونان را به خوبی میدانستند. به ویژه، پانیازیس که همهی افسانهها و اسطورههای یونان باستان را برای او تعریف کرده است. بی جهت نیست که هرودوت، مقصود از تاریخ را بیان رویدادهای گذشته میداند و آن را استوریا یعنی داستان نامیده است که واژه History به معنی تاریخ از آن گرفته شده است.
ترجمه تاریخ هرودوت:
تاریخ هرودوت ابتدا در قرن پانزدهم میلادی در اروپا از یونانی به زبان لاتین ترجمه شد. “هنری راولینسون”، شرق شناس معروف و کاشف خط میخی در پادشاهی محمدشاه قاجار به عنوان مربی نظامی در فوج کرمانشاه به خدمت اشتغال داشت و ضمن همین خدمت به کاوش و پژوهش در زمینه کشف خط میخی همت گماشت و سرانجام موفق شد. اندکی پس از کشف خط میخی توسط او، برادرش جرج راولینسون از آن اکتشاف مهم تاریخی بهره گرفت و اولین ترجمه کامل انگلیسی تاریخ هرودوت را با حاشیه ها و توضیحات در چهار جلد منتشر کرد. اولین ترجمه مختصر تاریخ هرودوت به زبان فارسی در زیر نظر اعتماد السلطنه وزیر مطبوعات دولت ناصری در تهران به چاپ رسید. ترجمه دیگری و آن نیز هم مختصراً از روی نسخه ای که در ایام جنگ جهانی دوم در لندن چاپ شده بود توسط وحید مازندرانی و با مقدمه “عباس اقبال” در سال ۱۳۲۴ شمسی در تهران منتشر شد. سپس در سال های ۱۳۴۱ – ۱۳۳۸ دانشگاه تهران ترجمه تازه ای مبتنی بر متنی فرانسوی به اهتمام هادی هدایتی در ۵ جلد تا کتاب ششم تاریخ هرودوت انتشار داد و نهایتا هر نه کتاب توسط مرتضی ثاقب فر ترجمه و در دو جلد منتشر شد.
دیدگاهی دارید؟