1

 

لحظه عاشق شدن

توضیحات

لحظه عاشق شدن

بخشی از این رمان:

وارد سالن دانشکده شدم،کسی داخل سالن نبود.نگاهی به ساعتم انداختم،پنج دقیقه از وقت کلاسم گذشته بود.با سرعت از پله ها بالا می رفتم که یه پله مونده بود به اخر،احساس کردم با کسی برخورد کردم.برگه ها از دستم روی زمین رها شد.با حالتی عصبانی به بالا نگاه کردم،قلبم به شدت به تپش افتاد،زبونم بند اومد.ابروهای خوش فرم و چشم های سیاه نیمه خمارش چهره شو خشن جلوه می داد،خشن ولی فوق العاده جذاب! خم شد،برگه ها رو از روی زمین جمع کرد.اونا رو به من داد و با لبخندی که بر لب داشت نگاهی بهم انداخت و گفت: ببخشید خانوم،سرم پایین بود،داشتم ساعت مچیمو تنظیم می کردم،به خاطر همین متوجه شما نشدم. برگه ها رو ازش گرفتم و گفتم:مهم نیست،خودتونو ناراحت نکنید.

توضیحات تکمیلی

نویسنده

ثریا منصور بیگی

حجم (مگ)

2.5

نوع فایل

تایپ شده

شناسنامۀ کتاب

تعداد صفحات

260

دیدگاهی دارید؟