1

 

سفیر

توضیحات

سفیر

کتاب سفیر کبیر با عنوان اصلی «windmills of the gods» سال ۱۹۸۷ منتشر شد. این رمان یک تریلر جذاب است که با وقایع تروریستی و شرایط سیاسی پشت پرده‌ی جهان آمیخته‌شده است. شخصیت اصلی رمان زنی استاد دانشگاه است که در قالب سفیر امریکا درگیر یک بازی سیاسی بزرگ می‌شود. سیدنی شلدون در این داستان تلاش کرده است پشت پرده‌ای را به تصویر بکشد که مردانی قدرتمند در آن مناسبات میان بلوک شرق و غرب را تعیین می‌کنند. او از سوءاستفاده‌های سیاسی از اتفاقات می‌گوید و تلاش می‌کند تصویری واقعی از سیاستمداران ارائه دهد.

 سال ۱۹۸۸ از روی این کتاب سریالی ساخته شد که مخاطبان استقبال بسیار زیادی از آن کردند.

خلاصه کتاب:

مری اشلی (mary ashli) استاد دانشگاهی است که رئیس‌جمهور آمریکا به او پیشنهاد سفارت می‌دهد. او این پیشنهاد را رد می‌کند چراکه همسر پزشکش قصد ترک شغلش را ندارد. مری هم به‌هیچ‌عنوان حاضر نیست از همسرش جدا شود و البته آن‌ها فکر می‌‌کنند آمریکا مشکل چندانی برای پیدا کردن یک سفیر دیگر ندارد اما پیدا کردن پزشک حاذق برای شهر کوک کانزاس کار مشکلی است. در این میان اتفاق دردناکی رخ می‌دهد و مری اشلی همسرش را در یک حادثه‌ی رانندگی از دست می‌دهد. او برای پر کردن خلأ زندگی‌اش پیشنهاد رئیس‌جمهور را قبول می‌کند و راهی رومانی می‌شود. او در رومانی با اتفاقات عجیبی در پشت پرده مواجه می‌شود. مأموری به نام مایک اسلید (mike slaide) از حضور او در رومانی ناراحت است اما کاری از دستش برنمی‌آید. مری اشلی تلاش‌های زیادی می‌کند و می‌تواند روابط دو کشور را بهبود دهد. او در این میان با پزشکی آشنا می‌شود که او هم همسرش را ازدست‌داده است، این پزشک او را از دزدیده شدن و مسموم شدن نجات می‌دهد. این دو نفر باهم رابطه‌ی عاطفی برقرار می‌کنند تا زمانی که پزشک نیز کشته می‌شود. در ادامه طرح کشتن مری ریخته می‌شود و همه‌چیز به هم می‌ریزد.

قسمتی از متن کتاب:

«یادت رفت بگویی خواهش” می‌کنم.»

«ول کن مامان. مدرسه‌ام دارد دیر می‌شود.»

«از اینکه می‌بینم به مدرسه اهمیت می‌دهی، خوشحالم. معلمت می‌گفت که در درس ریاضی نمره قابل قبولی نگرفتی.»

«پیش میاد دیگه!»

«مسخره‌بازی در نیاور.»

بت گفت:

«به نظر من که موضوع خنده‌داری نیست.»

تیم شکلکی برای او درآورد و گفت:

«اگر می‌خواهی یک‌چیز خنده‌دار ببینی برو در آینه نگاه کن!»

مری دخالت کرد و گفت:

«بس است دیگر، مواظب حرف زدنتان باشید.»

سردردش شدیدتر شده بود. تیم پرسید:

«مامان، بعد از مدرسه بروم زمین اسکیت؟»

«با این وضعی که داری؟ بهتر است زود بیایی خانه و به درس و مشقت برسی. برای یک استاد دانشگاه خیلی بد است که پسرش از ریاضی رد بشود.»

«چه اشکالی دارد، شما که استاد ریاضی نیستید!»

بت با بدجنسی گفت:

«مامان، تیم از دیکته هم نمره کم گرفته.»

تیم چشم‌غره‌ای به خواهرش رفت و گفت:

«تو مارک تواین را می‌شناسی؟»

مری پرسید:

«مارک تواین چه ربطی به این موضوع دارد؟»

«او می‌گوید که نمی‌تواند به کسی که بتواند هر واژه‌ای را فقط به یک‌شکل بنویسد. احترام بگذارد»

توضیحات تکمیلی

نویسنده

سیدنی شلدون

مترجم

شرف الدین شرفی

حجم (مگ)

4

نوع فایل

اسکن شده

شناسنامۀ کتاب

تعداد صفحات

544

دیدگاهی دارید؟