توضیحات
شکار یک سیاه پوست
سیاه پوستی به نام سانی کِلارک به طرف دخترسفیدپوستی به نام کَتی بارلو، سنگی پرتاب کرد و سرش را شکست و بعد هم در جنگل پنهان شد…. …
کلانترجِف می خواست خود را از ماجرا دور نگه دارد تا در انتخابات آینده باز هم رأی بیاورد و کلانتر شود. از طرف دیگر گروهی نقاب دار یکی از زندانیان سیاه پوست را که زیرنظر جف زندانی بود و سام برینسون نام داشت، گروگان گرفتند و اعلام کردند تا زمانی که سانی کلارک را به ما تحویل ندهند، این گروگان را آزاد نخواهیم کرد. جف با معاون خود، جیم کوچ، همراه شد تا سام را بیابد. آنها به درِ خانه ی سام رفتند، اما عمه جینی از او بی خبر بود .
جف و جیم تا صبح به جست وجو ادامه دادند و صبح بِرت نیز به آنها پیوست و گفت که قاضی آلن دستور داده که به دنبال سانی کلارک باشیم. ولی جف گفت تا موقعی که سام را نیابم کار دیگری انجام نمی دهم. آنگاه دستور داد همگی به طرف نیدمور حرکت کنند.
مختصری درباره ی نویسنده : ارسکین پرستون کالدول (زاده ۱۷ دسامبر ۱۹۰۳ – درگذشته ۱۱ آوریل ۱۹۸۷) نویسنده معاصر آمریکایی است. وی در جوانی به شغلهای متعددی دست زد ولی موفق نشد، تا اینکه در نهایت نویسنده شد. او از پیشروان پرداختن به درونمایههای اجتماعی، از جمله فقر و نژادپرستی، بهویژه در ایالتهای جنوبی، در ادبیات قرن بیستم آمریکا به شمار میرود. وی کتاب تعظیم به خورشید فروزان را با همین درونمایه نوشت. بسیاری از کتابهای او از جمله قصههای بابام، غوغای ژوئیه و جادهٔ تنباکو به زبان فارسی چاپ و منتشر شده است.
دیگر آثار این نویسنده
دیدگاهی دارید؟