توضیحات
آنها به بغداد آمدند
کتاب «آنها به بغداد آمدند» نوشته آگاتا کریستی (۱۹۷۶-۱۸۹۰) نویسنده انگلیسی داستانهای جنایی و ادبیات کارآگاهی است.
در بخشی از «آنها به بغداد آمدند» میخوانیم: « ویکتوریا جونز با قیافهای گرفته روی یک صندلی در فیتزجیمز گاردن نشسته بود. او به طور کلی به تفکر درباره… یا تقریبا میتوانیم بگوییم به تجزیه و تحلیل… دردسرهای استفاده بیموقع از استعدادهای ویژهاش عادت داشت.
ویکتوریا مثل بیشترِ ما بود. دختری که هم محسّناتی داشت و هم معایبی. سخاوت، صمیمیت و شجاعت از محسّنات او بود و تمایل طبیعیاش به ماجراجویی را میتوانیم از ویژگیهای خوب او یا (در این دور و زمانه که امنیت در درجه اول اهمیت قرار دارد) عکس آن به حساب بیاوریم.
از معایب اصلیاش هم دروغگویی وقت و بیوقت بود. وسوسه درست کردن یک داستان و تعریف با آب و تاب آن برای دیگران چیزی بود که ویکتوریا هیچوقت نمیتوانست در برابر آن مقاومت کند. او خیلی ساده و راحت، و با اشتیاقی که انگار دارد هنر میکند، دروغ میگفت».
دیگر آثار آگاتا کریستی
دیدگاهی دارید؟